گل اقا در هشترود
یک زبان دارم دو تا دندان لق میزنم تا می توانم حرف حق
درباره وبلاگ


بصیرت قطب نمای حرکت صحیح است مقام عظمای ولایت رهبری عید سعید باستانی را محضر ولی نعمتان عزیز خودمان تبریک می گوئیم و اما بازهم شخصیتهای زشت و بد و خوب این هفته شخصیت زشت : به مناسبت نوروز شخصیت زشت نداریم شخصیت بد هفته : و همچنین شخصیت بد هم نداریم شخصیت خوب : شما مردم بزرگ و آگاه و فهیم هشترود و چاراویماق دوستان عزیز در لوکس بلاگ دو امکان جدید برای شما فراهم است الف )می توانید در جعبه باکس بصورت انلاین و دسته جمعی باهم بحث و مناظره نمائید اما خواهش می کنیم و استدعا داریم برای حفظ شئو نات اخلاقی و اسلامی و همچنین نشان دادن فرهنگ و شعور بالای مردم هشترود از نوشتن برخی کلمات و متون توهین امیز خودداری نمائید ب) شما می توانید از قسمت ورود اعضا ثبت نام نمائید و پس از ثبت نام مطالب خود را در بخش ارسال مطلب جدید برای ما بنویسید ما مطالب و نامه های شما را خواند ه و چنانچه با قوانین نظام مغایرتی نداشته باشد با نام خودتان انتشار میدهیم در نهایت خواهشمندیم و بازهم خواهشمندیم با رعایت اخلاق و ادب اسلامی و نشان دادن فرهنگ بالای شهر و منطقه امان به باز سازی و توسعه منطقه محروممان یاور و کمک باشیم اتحادمان را حفظ کنیم که ثابت کردیم با اتحاد هر کاری می توانیم بکنیم .
نويسندگان
پنج شنبه 19 مهر 1389برچسب:, :: 17:55 :: نويسنده : گل اقا

سلام نیش امروز مال آقای شاهی است (البته این شاهی با اون شاهی که یک نوع سبزی هست و کلی هم مفید است فرق داره چون هم خیلی بی مزه است و کلی هم نا مفیده )  بله اینبار روی نیشمان به جناب مستطاب حسینقلی خان شاهی اردبیلی ایلات زاده ریاست آموزش و پرورش هست که از ۵ سال قبل وقتی فهمید در هشترود قحط الرجال است از حق مسلم خودش (انرژی هسته ای رو نمی گم ) بازنشستگی دست کشید و باز هم رئیس موند البته فکر نکنید که بخاطر اون حقوق های ۳-۴ میلیونی مونده ها نه بابا بنده خدا در این ۵ سال کلی خر و الاغشو در ایلات از دست داده فقط برای هشترود  آخه نه اینکه خیلی باهوشه در ایلشون حق بزو گوسفند چرونی هم نداره فقط میتونه خر و الاغ بچرونه آخه با هوش بالاش میتونه سریع با این حیونات بدبخت رابطه برقرار کنه و براشون کلی هم پز و افاده بیاد که منم مثل خودتون کردید این جناب نابغه چند سال قبل در هشترود بود و بنا به دلایل کاملا خانوادگی رفت و بعد از کلی پرورش استعداد در ایلشون برگشت هشترود حالا حساب کنید یکی که سرو کارش با خر والاغ باشه یکهو بیاد بیافته میونه ادما مگه ول میکنه عمرا البته اصلا فکر بد نکنید که معاونهای قبلی شون مثل امیریان و اسیابی از این همت بلند ش سوء استفاده میکردند ها  نه بجان خودش فقط امیریان چند بار سر یک نفر (ص) که میخواست حتما مدیر بشه بهر قیمتی کتشو اویزون کرد و قهر کرد و رفت خونه شون تا با حکم مدیریتی (ص)بروند و اشتی شون بدند که اونم با جان ودل قبول کرد و اومد فقط همین ربطی هم به حقوق ۳-۴ میلونی خودشو و امیریان و علیپورو اسیابی هم نداره و اصلا فکر نکنید که وکیلی رو بخاطر لو دادن حقوق هایشان انطور اسفبار از خانه های سازمانی اداره با مامور ریختند بیرون ها  نه الان هم فکر نکنید که نمی خواد بره ولی چون برای هشترود کلی دلش میسوزه که اداره مون بی رئیس بمونه نمیره وگرنه هنوز هم در ایلشون یاد و خاطره خر چروندنش مثله و بچه ها از مردی خر چرون که رئیس اداره آموزش و پروش شد حکایتها میگن ( البته ایمیلی بدستم رسید که خرها هم از نبود ایشون کلی افسرده شدند ) میگن این آقا در خواب نیمروزی خر چرانی نماینده هشترود را در خواب می بینه که ای آقا کجائی که من دربدر دنبال یک مدیر میگردم و چون از خواب بیدار میشه با یکی از همون خرها راه میافته و پس از کلی سیاحت نماینده را پیدا میکنه و خوابش براورده میشود  بالاخره ایشون دستی تو دستها داره و لیست معلمین و مستخدمینو قبل از آغاز سال با نماینده تنظیم نمیکنه که بگین پاچه خواره نخیر ایشون بی اجازه نماینده اب نمی خوره انوقت بیاد لیست بده اون تنظیم کنه فکر بد نکنید این نماینده قبلا گفتم اونقدر در تنظیم این لیستها بی خوابی میکشه که وقت نمیکنه تو مجلس حرفم بزنه حالا چرا گیر دادیم به تنظیم لیست خودش حکایتی است از مدیریت اکبر پور ها تا ص و از معاونت بیگ زاده تا اسیابی کوچک بجای داش محمدش بیگ زاده که معلوم است چی شد ناقابل ۵۵۰۰ رای مردمو با اعتماد گرفت و اعتماد مردمو گذاشت حراج تا بشه معاون این معاونی هم حکایتی است ها از معاونت توکلی در فرمانداری بگیر بیا تا معاونت بیگ زاده حالا شما پیدا کنید بقال سرکوچه رو چون سالهاست پیدا کردن پرتقال فروش از مد افتاده

 

پنج شنبه 19 مهر 1389برچسب:, :: 17:54 :: نويسنده : گل اقا

جناب آقای سید علی موسوی حسینی سراسکانرود فارغ التحصیل رشته پرستاری  شهردار محترم هشترود

از فواضل جناب آقای موسوی همین بس که واقعا برای شهرداری متولد شده اند چرا که با این مدرک درخشان پرستاری چاره ای جز شهردار شدن نداشته اند اصلا چون از کودکی آرزوی شهرداری را داشت  برای همین پرستاری خواند چون ارتباط مستقیم بین پرستاری و شهرداری وجود دارد

از وقتی هم که شهردار شده کارهای مفیدی برای این شهرستان انجام داده از ایجاد پارکبانی بگیرید تا تولید تیرچه و محصولات بتنی

اما ما فعلا بحثمان سر پارکبانی است پارکبان فعلی ( پارکومتر قبلی ) شخصی است که وقتی ماشینتان را پارک میکنید نیست وقتی برمیگردید که بروید باز هم نیست ودقیقا هنگامی که وارد باند حرکت میشود موجودی بنام پارکبان (انقراض نسل نشده اند ) جلوی ماشین را میگیرد و تقاضای هزینه پارک را می نماید حالا شما بایستی در حالیکه رانندگان عقبی بوق میزنند و فحش نثارتان میکنند که ترافیک ایجاد کرده ای باید دنبال پول خرد بگردید تا پارکبان را راضی کنید البته این نوع اخذ هزینه پارک توسط پارکبانان از اختراعات شهردار محترم هست چرا که در باقی شهر های پارکبان دار (البته به استثنای شهرهای پیشرفته دنیا که پارکومتر - پارکبان ثابت و کامپیوتری دارند ) به محض ورود به محل پارک -البته اگه یافت شود پارکومتر سیار ـ پارکبان سابق ـ با یک برگه سفید رنگ جلویتان سبز شده و ضمن کمک به پارک خودرو در محل با احترام برگه را در زیر برف پاک کن ( بخوانید پاروی شیشه ) گذاشته و پولش را وصول میکند که حتما اشتباه است چرا چون اگر روش صحیحی بود توسط شهردار محترم کشف میشد --- آخه هیچ شهرداری در دنیا حتی شیراک شهردار پاریس ---- اندازه شهردار ما اعتقادی به صرفه جوئی ندارند برا همین هم تعداد پارکبان هایشان متناسب با طول خیابان و تعداد ماشینهاست و کسی هم بخاطر اخذ هزینه پارک توسط پارکبان از راننده عقبی فحش نمیشنود خوب شهردار ما برای همین با بالا بردن هزینه پارکبانی و پارکبان محبوب هم برای جبران این هزینه با انجام اینکارها

1.       آموزش فحش به رانندگانی که بخاطر کمبود پارکبان مجبورند در ترافیک بمانند

2.       ایجاد درآمدبرای شهرداری ورشکسته هشترود به هر قیمتی

3.       چسباندن برگه قرمز بروی پاروی شیشه ماشین بدلیل کمبود پارکبان

4.       وصد البته چون میدانند مردم هشترود بیکارند و برای همین بیچاره معاون محترم فرمانداری چند شغله شده در نظر گرفتند

مردم برای اوقات فراغت خود پس از اتمام کار خود و قبل از خروج از پارک چند دقیقه ای دنبال پارکبانی که در خیابان بغلی است بگردند که این ارتباط پرستاری با شهردار شدن را اثبات می نماید که شهردار محترم مثل پرستاری خوب مردم را بالاجبار به کمی پیاده روی و گردش در شهر برای دیدن فضاهای سبز و نمای عالی و توریستی شهر وادار میکند که مبادا قند و کلسترولشون بره بالا و سکته بکنند حالا کی به کی فحش میده این دیگر از وظایف پرستار -ببخشید شهردار نیست --باید آقای معاون که معلم هم بودند دنبال بحث فرهنگی را بگیرند  

البته از افتخارات شهردار محترم چراغ قرمز هم هست که برای یک چهارراه چراغ قرمز گذاشتند تنها برا ی اینکه ثابت کنند هشترود هم چراغ قرمز داره  حالا هی بگید رابطه پرستاری با شهرداری چیه ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! خوب وقتی شهردار میبینه که برای مردم چراغ قرمز عقده شده است مثل یک پرستار بیماری را تشخیص و برای اثبات شهرستان بودن چراغ قرمز را کشف میکنند و اما اندر فواید این چراغ قرمز بیجا و نامنظم

  • چراغ قرمز وسیله ای برای ایجاد نظم و تسهیل ترافیک در سر معابر پرتردد نصب میشود
  • در چراغ قرمز باید در چراغ قرمز ایست کرد
  • در چهارراه هشترود بدلیل کمبود فضا کسانی که از مسیر مستقیم حرکت میکنند و میخواهند به چپ گردش کنند اول با چراغ سبز و بعد با چراغ قرمز برخورد میکنند که قانونا باید ایست نمایند تا چراغ سبز شود ولی چون هشترود خیلی شهره بهمین خاطر ---فکر نکنید برای کمبود جا هست که قانون شکنی میشود و کسی که از مسیر میدان سپاه می آید و میخواهد به مسیر مراغه برود از چراغ قرمز دومی میگذرد ها ــــ  نه جانم برای اینکه نشون بدیم برای ما چراغ قرمز و سبز یکی است و ربطی هم به قانون نداره وگرنه حضرات راهنمائی که برای یک کمربند مردم را جریمه میکنند ــ البته به استثنای هشترود که خیلی شهره ---- راحت میتونستند مردم و جریمه کنند و کیفشم ببرند ---با کسر کاف بمعنای لذت ----

آخر سرهم یکی نیست به من بگه آخه ناحسابی خر تو که از کرگی دم نداره ( مثل جدید برای نداشتن ماشین ) بتوچه که شهر ترافیکه بتو چه که پارکومتر سیار چطوریند اصلا بتو چه که پرستاری شده شهردار راستم میگن بمن چه شهر هشترود اینقدر پیشرفته و متمدن است که مردم دریک چراغ قرمز می ایستند و از دیگری در میرند

 

پنج شنبه 19 مهر 1389برچسب:, :: 17:53 :: نويسنده : گل اقا

از اونجائی که گفتیم نمی ترسیم  مجبور شدیم نیش رو به سمت نماینده بگیریم که مثلا بگیم نترسیم خوب

  جناب آقای مهندس حاج غفار اسماعیلی نماینده محترم مردم شهرستان های چاراویماق و هشترود در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران 

ایشون از اون اولش که سیاسی نبودند کمی تا قسمتی جز گروههای اول انقلابی بودند ولی چون ایشون سرعت گردششون خیلی بالاست و با مهارت هم دور میزنند که حتی پلیسهای سر چهارراه هشترود هم متوجه رد شدندنش از چراغ قرمز نمی شن  بهمین دلیل سریع از این گروه دور زدند و شدند سیاسی انقلابی بعد هم که اصلا دور موتلفه و دوم خردادو ابادگران و.... هم که نرفتند یا اگر رفتند با دور سریع برگشتند

از خصلتهای خوب و بارز این مرد سیاسی کم حرفی ایشان است که حتی در مجلس هم ضرب المثل شده و لاریجانی هی به آنانی که زیاد حرف میزنند میگه مثل آقای اسماعیلی باش خوب اینم هنریه که بین ۲۹۰تا نماینده کم حرفترین و بی حرفترین باشی لایحه واستیضاح هم نیمده و اصلا اهل اینکارا نیست ووقتشم نداره چکار کنه نماینده ای که مستخدم مدارس - مجودار(خدمه) مساجد - مبصر کلاس حوزه اش را خودش انتخاب میکنه دیگه فرصت ارائه لایحه و سوال نداره آقای اسماعیلی هم برا اینکه ثابت کنه هم  انتقاد پذیر است و بومی گرا تائیده آقای معاون را امضا کرد و با یک سنگ ۷-۸-۱۰تا هدف زد آخه تو بچگی هم سنگ انداز خوبی بوده

هدفهای ایشو ن

  • بومی گرابودن
  • شایسته سالار ی حتی اگه مخالف باشه
  • دروغ بودن آمار بیکاری هشترود چون انموقع معاون محترم که ۳تا شغل یکجا نداشت
  • نشاند دادن قدرت چرا چون حتی بی تائیده ایشان هم معاون کلانتر ---ببخشید حواسم به کارتون بود---- بله معاون بازهم معاون میشد پس با اینکار خواسته بگه من منم  

آقای اسماعیلی نقش بسزائی در طرحهای عمرانی هشترود را دارد از افتخارات ایشون فاصله ۱۰-۱۵کیلومتری اتوبان از هشترود -بیراهه رفتن کمربندی از هشترود -  - ایجاد سیسلوی بزرگ برای خود و دوستان و.....  ولش کن آثار خدمتیشون اونقدر بالاست که در اینجا نمی گنجه

ایشون اصولا چون در دور تبلیغاتی مجبورند به سوالات عدیده ۶۰-۷۰درصد مخالفان خود پاسخ بدهند برای همین در طول دوره خدمت در مجلس حرف نمیزنند تا خسته نشوند

برای همین هم ناچارا همیشه ۳-۴نفر را با هزینه شخصی اش در انتخابات ثبت نام میکنه که زیاد برای تبلیغات خسته نشه

آقای اسماعیلی اصلا هم آدمی نیست که کینه ای باشه و طرف را بخاطر انتقادش تنبیه کنه چون با یک شگرد خاص کاری میکنه که طرف بره بز بچرونه - بیچاره سید محمد که حتی دیپلمش هم قبول نشده و از آنموقع دنبال دیپلمش هست ---

اصلا هم اهل قیافه گرفتن نیست مسواک هم خوب میزنه آخه برای یک آدم سیاسی نمایش دندان در حین خندیدن مهم است

از افتخارات و کارهای عمرانی ایشون هرچی بنویسیم بازم کمه حالا تا این حد داشته باشین بعدا ازش خیلی مینویسیم

جناب آقای مهندس حاج غفار اسماعیلی نماینده محترم و محبوب( ۱۳۸۱۲رای از ۴۶۴۷۴ رای) شهرستانهای چاراویماق (قره آغاج)و شهرستان هشترود و بخشهای نظرکهریزی و شادیان و روستاهای سهند آباد در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران در باره بیکاری فزاینده و محرومیت هشترود گفت متاسفم

پنج شنبه 12 مهر 1389برچسب:, :: 17:52 :: نويسنده : گل اقا

جناب آقای معاون فرماندار حاج یاسین توکلی

ایشون که از وقتی سری در آورده جزو دلسوزان !!!!  متعهد هشترود بوده هرجا رد پایی از نماینده بوده ساز مخالفت معاون محترم هم کوک بوده و بدین ترتیب با توهین و هتاکی توانست سری از سرها در بیاورد از کمالات محبوبیت نامبرده همین بس که آنقدر مردمی هستند که حتی در شوراها هم نتوانست رای بیاورد  و آنقدر در پشت شوراها ماند تا بالاخره درکمال شایستگی   توانست کرسی معاونت فرمانداری را بدست آورد  جالب اینجاست که در این شهر مستخدم مدرسه را با اجازه نماینده جابجا میکنند آنوقت این آقا که ادعا مخالفت با نماینده را دارد شد معاون فرماندار   حالا هی بگید شایسته سالاری نیست بنده خداها شایسته تر از ایشون سراغ دارید  دلیل میخوایید بفرمائید

  • ایشون وقتی متوجه شدند در هشترود آمار بیکاری بالاست ناچار شدن که

۱- یک تاکسی ون از سهمیه بگیرند و سرویس مدارس بشوند

۲- یک مرکز فیزیوتراپی دارند که اصلا هم سهمیه ندارد

معاون محترم هم که هستند

حالا شما هی بگید که توکلی اصلا بفکر مردم نیست ایشون احتمالا از تاکسی ون برای تبلیغ استفاده نکردند وگرنه با این شیوه ای که نماینده ما داره حتما الان توقیف بود  خلاصه این جناب اگه بتونند رابطه تاکسی سرویس مدارسی با فیزیو تراپی ومعاونت فرمانداری را حل کند احتمالا جایزه نوبل هم بگیرد و شاید اصلا معمای معروف و ناتمام انیشتن هم اینجوری بوده که سالهاست لاینحل مونده

خلاصه مسئول در هشترود ۴ نوع است که خطرناکترینش نوع ۱-۲ هست چون نوع ۳-۴ را میشه چاره ای کرد اما نوع ۱-۲ خیلی خطرناکند چرا چون یا خودشون بومی اند یا همسرشون که علی القاعده (این القاعده با اونی در افغانستان فرق داره)در شهر کوچکی مثل هشترود حتما جدو آبادمان را میشناسند و قتی از کاستی حرف بزنیم و یاشکوه ای بکنیم با لحن خاص مسئولین میگن آها پسر مش قربون (این مش قربون با مش قربون متهم گریخت اشتباه نشه که بی بی ناراحت میشه)رو میگی ولش کن باباش ... است اصلا بابای من هرچی هست آقای محتسب شما یادت رفته بابات کیه  خوب این نوع اول و دوم که معاون محترم هم در این گروهند وقتی کم بیارند اصلا اهل سفسطه نیستند و مستقیم میرن تو آبادی و دمار از طرف در میارن --- یادش بخیر نماینده توی روستای قویونقشلاقی بقول فردوسی پور به مسئول مخابرات( بیچاره ستار)  یک شوک حسابی وارد کرده بود ----- بله اینها هم بلافاصله شوک اساسی وارد میکنند به طرف منتقد یا ناراضی

حالا آدم میفهمه احمدی نژاد چقدر با تحمله آخه اگه این معاون بجای حاج محمود رئیس جمهور بود الان شاید در ایران شاهد کم جمعیت ترین دوره ها بودیم اینهمه از احمدی نژاد انتقاد میکنند و همش میخنده و جواب منتقی میده

من عکسی از معاون محترم در اینترنت نیافتم اگه میشه خودش یک عکس برامون بفرسته تا نشونشون بدیم که ما انتقاد پذیریم

بنظر شما نیش بعدی ما در نوبت بعدی به کی باشد

 

پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه
  • همسریابی
  • درگاه پرداخت اینترنتی

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گل اقا در هشترود و آدرس 8roody.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.