گل اقا در هشترود
یک زبان دارم دو تا دندان لق میزنم تا می توانم حرف حق
درباره وبلاگ


بصیرت قطب نمای حرکت صحیح است مقام عظمای ولایت رهبری عید سعید باستانی را محضر ولی نعمتان عزیز خودمان تبریک می گوئیم و اما بازهم شخصیتهای زشت و بد و خوب این هفته شخصیت زشت : به مناسبت نوروز شخصیت زشت نداریم شخصیت بد هفته : و همچنین شخصیت بد هم نداریم شخصیت خوب : شما مردم بزرگ و آگاه و فهیم هشترود و چاراویماق دوستان عزیز در لوکس بلاگ دو امکان جدید برای شما فراهم است الف )می توانید در جعبه باکس بصورت انلاین و دسته جمعی باهم بحث و مناظره نمائید اما خواهش می کنیم و استدعا داریم برای حفظ شئو نات اخلاقی و اسلامی و همچنین نشان دادن فرهنگ و شعور بالای مردم هشترود از نوشتن برخی کلمات و متون توهین امیز خودداری نمائید ب) شما می توانید از قسمت ورود اعضا ثبت نام نمائید و پس از ثبت نام مطالب خود را در بخش ارسال مطلب جدید برای ما بنویسید ما مطالب و نامه های شما را خواند ه و چنانچه با قوانین نظام مغایرتی نداشته باشد با نام خودتان انتشار میدهیم در نهایت خواهشمندیم و بازهم خواهشمندیم با رعایت اخلاق و ادب اسلامی و نشان دادن فرهنگ بالای شهر و منطقه امان به باز سازی و توسعه منطقه محروممان یاور و کمک باشیم اتحادمان را حفظ کنیم که ثابت کردیم با اتحاد هر کاری می توانیم بکنیم .
نويسندگان
وقتی می گفتیم : قفرخان حزب بادی است دوستان اعتراض کردند و گفتند : نخیر !!! حالا

نگاهی می اندازیم به پرونده احزاب قفرخان از دور دوم مجلس

دور دوم : حزب حاکم جمهوری                    قفرخان عضو حزب جمهوری

دور سوم : حزب حاکم روحانیت مبارز            قفرخان روحانیت مبارز

دور چهارم : موتلفه                                قفرخان موتلفه چی می شود

دور پنجم : مجمع روحانیون مبارز                 قفرخان مجمعی می شود

دور ششم : جبهه اصلاحات                         قفرخان اصلاح طلب می شود

دور هقتم : اصولگرایان                             قفرخان اصولگرا می شود

دور هشتم : اصولگرایان                            قفرخان مننتقد اصولگرا می شود

دور نهم : جبهه متحد اسلامی          

 اما قفرخان را به اینجا راه نمیدهند ؟! حضرت آیت الله مهدوی کنی (ریاست جبهه متحد

اصولگریان و رئیس مجلس خبرگان رهبری و یار نزدیک و وفادار ولایت فقیه ) قفرخان  را

تائید نمی کند !!!!!

قفر خان چه می کند ؟ حنایش دیگر رنگی ندارد ؟ فکری می کند بکر ، با تزویر و ریا و

دروغ ، پوسترهای جعلی بنام جبهه متحد اصولگرایان انتشار میدهد و خود را وابسته به آن

نشان میدهد در حالیکه سایت جبهه متحد  اصولگرایان (اینجا ) در هشترود و چاراویماق کس

دیگری را کاندیدای خود  معرفی نموده است


این پوستر جعلی قفرخان است با نام جبهه متحد اصولگرایان

براستی قفرخان تو را چه شده است ؟ چه بر سر خود آورده ای ؟ با اعتماد مردمان شهرت

چه کرده ای ؟ که حال برای جلب اعتماد آنان دست به جعل عنوان می زنی ؟ مگر نمیدانی که

منشور جبهه متحد شامل رفتارهائی است که تو نداری؟ چرا با آبروی سیاسی ما مردم منطقه

بازی می کنی ؟ هنوز از عکس خوابیده ات در مجلس شرمساریم ! هنوز بچه های شهرهای

دیگر ما را به خاطر ان رسوائی خواب ات در مجلس  ما را تحقیر می کنند و انوقت از

شرمساری ان در نیامده ما را به تحقیر دیگری می کشانی ؟ چقدر دروغ ؟ چقدر عناد و

لجاجت با مردم ؟ چقدر ؟ تو را به خون شهدا قسم میدهیم ؟ نه، بقول استاد  یعقوب معصومی

تو را به صندلی سبز مجلس که عاشقش هستی قسم ات میدهیم که بس است رسوائی پشت

رسوائی ؟ ما را تحقیر نکن ؟ ما را شرمسار نکن ؟ مگر ما هشترودیها چه هیزم تری به تو

فروخته ایم که هروز با یک رفتار ضد اخلاقی و اسلامی ات ما مردم  هشترود را در کشور و

استان تحقیر می کنی ؟ والله این آه ما مردم تو را به قدری رسوا خواهد نمود که تا عمر داری

شرمسار ما باشی ؟ بس است ؟ خجالت بکش ؟ جعل عنوان حزب ؟ آنهم بعد از 30 سال سابقه

سیاسی ؟ یعنی شما اینقدر در این کشور از نظر سیاسی فاقد پشتوانه و جایگاه سیاسی هستی

که جعل عنوان می کنی ؟ انهم بدین صورت ابتدائی ؟

این تکذیبیه شدید الحن جبهه متحد اصولگریان است بر علیه پوستر جعلی ات ؟ ما که

شرمسار مردم شدم بابت این عمل تو ؟ انشالله تو هم از مردم شرمنده باشی و خجالت بکشی ؟

هر چند هنوز از بابت خوابیدن در مجلس به ما معذرت خواهی بدهکاری ؟ از این بابت بیشتر

؟ و بابت 16 سال ........... بگذریم که 160سال هم بخواهی عذرخواهی کنی بازهم جا دارد ؟

و راستی آیا سالهای قبل هم جعل عنوان احزاب میکردی ؟ آیا این حزب جدید ت هم درست

است ؟ یا انهم مثل این یکی جعلی است ؟؟؟؟؟؟

تو را به هر چیزی که معتقدی برو و دیگر ما را شرمسار ایران و دنیا و استان نکن !!!فقط

برو ! برو ! برو ! قبل از اینکه بگوئیم : ..................  برو ؟؟!!!!!!!!!!!!

بدینوسیله از طرف مردم متحد و ولائی و بصیر هشترود و چاراویماق از جبهه متحد

اصولگرایان که با این تکذیبیه ،  ما مردم را بیش از پیش با اعمال ضد قانونی و ضد اخلاقی

و ضد عرفی ، نماینده سابقمان آگاه ساختند ؛ تقدیر و تشکر می کنیم .

«شاخص‌ها» اموري هستند که بيانگر اولويت‌هاي جريان اصولگرايي در مقام عمل و

بخصوص در زمان فعلي مي‌باشند، اين شاخص‌ها عبارت است از:

 

دفاع از ارزش‌هاي اسلامي؛

پايبندي به مباني انقلاب اسلامي؛

التزام عملي به ولايت فقيه و فصل‌الخطاب دانستن نظر رهبري؛

احترام و توجه به جايگاه روحانيت و مرجعيت؛

ساده زيستي و پرهيز از تجمل‌گرايي و اشرافيگري و توجه ويژه به گروه‌هاي ضعيف و

نيازمند؛

اعتقاد به آزادي‌هاي مشروع و مردم‌سالاري ديني؛

عدالت محوري و مبارزه با فساد؛

تاکيد و باور به پيشرفت همه جانبه کشور؛

اداره امور بر اساس موازين اسلامي، عقلانيت، قانون، برنامه، حسن تدبير و عطوفت با

مردم؛

اعتقاد و التزام به تعامل و هماهنگي ميان قوا در سايه تدبير‌هاي رهبري؛

دشمن‌شناسي، استکبار ستيزي، استقلال طلبي و موضع‌گيري صريح در برابر دشمنان و

فتنه‌ها؛

تلاش براي تحقق وحدت امت اسلامي.

اینها 12 شاخصه برای انتخاب کاندیدا و عضویت در جبهه متحد اصولگریان هستند و

براستی که قفرخان اکثریت این شاخصه ها را همانطور که قبلا هم گفتیم ، ندارد (متن کامل

منشورجبهه متحد اصولگرایان را از اینجا بخوانید )

 

 

برای اینکه کاندیدای جریان انحرافی را در هشترود شناسائی کنیم و بقول آقای رضا الف  در

نشریه اتحاد ستاد قفرخان آنرا واکاوی کنیم ، لازم است اول جریان انحرافی را بشناسیم و بعد

به رفتار های لیدران و خط دهندگان جریان انحرافی نگاهی بیاندازیم و بعد با  بررسی 

کاندیداهای هشترود به یک نتیجه منطقی برسیم

 

بعد ازماجراهای سال 88 ، یکسری جریانی خزنده در ایران شروع بکار نمود که بعدها به

جریان انحرافی شهرت یافت ، لیدر این جریان الف ، مشائی  معرفی شد ه است و با برخی

نظرات جنجالی مانند دوستی با رژیم غاصب صهیونیستی ، مکتب ایرانی و جن گیری و رمالی

و .... شهرت یافت . این جریان قدرت طلب ، از سال گذشته در صدد است تا به نوعی با در

دست گرفتن سکان مجلس شورای اسلامی اعمال نفوذ نماید ، خوشبختانه با رهنمودات مقام

عظمای ولایت تا حدود زیادی جلوی این جریان خطرناک و منحرف از نظام مقدسمان گرفته

شده است ، هر چند این جریان موذیانه و خزنده به کار خود ادامه میدهد ، ولی بی شک به

لطف " آقا امام زمان (عج ) "و با تاسی از فرمایشات " ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت

الله خامنه ای " و بدست " مردم فهیم و اگاه و بصیر هشترود و چاراویماق " و سایر

شهرهای ایران نطفه این جریان شوم نابود و از بین خواهد رفت .

 

اما رویکرد این جریان در مورد انتخابات چه بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این جریان با توجه به شناخته شدن مهره های اصلی در تهران تصمیم گرفت  که در شهرهای

کوچک اقدام به مانور نماید و حدود 150تا 180نماینده از شهرهای کوچک برای خود انتخاب

کند و در همین راستا اقداماتی را انجام داده است ، که در برخی موارد ترفند آنها موثر افتاده

است و بدبختانه یکی از این جاهائی که ترفند آ نها موثر بوده هشترود است  که انشالله ما

مردم با دست خود بقایای این جریان خطرناک و ضد انقلابی را از ریشه خواهیم کند.

 

اما روش اولیه جریان انحرافی چه بوده است ؟ ؟؟؟؟

اینها با توجه به نفوذی که در وزارت کشور داشتند برای تخریب شورای نگهیان دست به

یک بازی زدند و با زیرکی  تمامی کاندیداهای خود را در هئیت های اجرائی رد صلاحیت

کردند . به متن زیر دقت کنید:

سفید کاری به سبک جریان انحرافی کلید خورد

جريان انحرافي به دنبال رد صلاحيت هاي ظاهری براي سفيد كردن چهره هاي وابسته به اين جريان است 

ندای انقلاب نوشت : اخبار مختلف حاكي از آن است،‌ كه جريان انحرافي به دنبال رد صلاحيت هاي ظاهری

براي سفيد كردن چهره هاي وابسته به اين جريان است.بر اين اساس شنيده شده است، كه كانديداهاي

جريان انحرافي كه شانس بيشتري براي كسب كرسي هاي مجلس دارند، توسط هيات هاي اجرايي وابسته

به وزارت كشور رد صلاحيت شده اند و اكنون به دنبال شكايت براي تائيد صلاحيت از سوي شوراي

نگهبان هستند.اين مجموعه فعل و انفعالات باعث مي شود كه آنها در تبليغات خود با تاكيد بر رد

صلاحيتشان توسط هيات هاي اجرايي، خود را جداي از جريان انحرافي معرفي كنند تا بتوانند اقبال عمومي

را به سمت خود جلب كنند.

برای مثال فرماندار سابق يكي از شهرهاي لرستان كه نزديكي بسيار زيادي به لیدر انحراف دارد و در

انتخابات ثبت نام كرده، از سوي هيات اجرايي رد صلاحيت شده و وقتي كه در اين خصوص از وي سوال

شده، گفته است كه من توسط شوراي نگهبان تائيد صلاحيت خواهم شد و اين موقعيت خوبي است كه

ارتباط با اين جريان را كتمان كنيم . از اینجا منبع خبر را بخوانید


و سپس شروع کردن به آغاز هجمه سنگین علیه شورای نگهبان تا بتوانند با این ترفند برای

برخی از اعضای خود صلاحیت بگیرند و بهترین بهانه را خودشان جور نمودند که دولت

منتقدان خود را رد صلاحیت نمود تا از این فرصت هم به ترفندی مثلا نشان دهند که اینها

منتقد دولت هستند (البته برخی از  منتقد ان واقعی دولت هم دراین بازی به اتیش جریان

انحرافی رد شدند
) و دوم اینکه این کاندیداها بتوانند با بهانه رد صلاحیت خود تبلیغات نموده

و بهر ه برداری سیاسی و تبلیغاتی نمایند  به متن زیر نیز دقت کنید :

سخنان لیدر جریان انحرافی است در مورد رد صلاحیت ها :
 

لیدر جریان انحرافی که این روزها بیشتر وقت خود را صرف انتخابات می کند، معتقد است:

بايد تعداد كانديداهايمان را افزايش دهيم تا هزينه رد صلاحيت‌ها از سوي شوراي نگهبان بالا

برود . وی در جلسه ای با حضور حلقه اصلی جریان انحرافی گفته: اگر كانديداهاي ما نماينده

شوند كه هيچ، در غير اين صورت ما پست ... به آنها خواهيم داد . به نفع ما است كه اگر

كانديداي ما رد صلاحيت شوند ما وارد عمل شويم و از اين امر براي مظلوم نمايي استفاده

كنيم  در این راستا شنیده شده که جریان انحرافی تصمیم دارد هجمه های سنگینی را علیه

شورای  نگهبان به بهانه رد صلاحیت ها اعمال کند. برنامه ای که حتی در مورد وزارت

کشور و هیات  های اجرایی نیز به اجرا در آمد اما این بار در مورد شورای نگهبان سنگین

تر اجرا خواهد  شد.

 

گفتنی است اندکی پس از اعلام نتایج تایید صلاحیت ها توسط وزارت کشور، روزنامه ها و

رسانه های جریان انحرافی از "ردصلاحیت گسترده" حامیان خود خبر دادند

اصل خبر را از اینجا بخوانید

از بازخوانی این دو مطلب به این نتیجه می رسیم که خود جریان انحرافی بیشترین تبلیغ و

هجمه را بر علیه خود  شروع نموده است تا بتواند در پوشش دیگری  به کام خود برسد

 

اما در هشترود یک کاندیدای معروف در هئیت اجرائی رد صلاحیت شد و بلافاصله به شیوه

جریان انحرافی شروع به توهین و تخریب و هجمه های سنگین بر علیه یک فردی نمود که

توسط ریاست مجلس خبرگان تائید شده و بعنوان یکی از اعضا حزب (جبهه متحد

اصولگرایان ) با ریاست مجلس خبرگان حضرت ایت الله مهدوی کنی  انتخاب شده است و بی

شک ایت الله مهدوی کنی هرگز کسی را که با جریان انحرافی ارتباط داشته باشد را به حزب

خود راه نمیدهد

 

بعد از ان هزینه گزاف تبلیغاتی این کاندیداست به طوریکه اذعان شده است شهرستانها را

منطقه بندی نموده و برای مناطق مختلف بودجه های مختلف در نظر گرفته است مثلا برای

منطقه ذوالبین 16 میلیون تومان هزینه خرید در نظر گرفته شده است براستی کسی که برای

یک منطقه 16میلیون تومان هزینه صرف کند ؟ هزینه انتخاباتی وی سر به فلک نمیگذارد و

این هزینه گزاف توسط چه کسی تامین می شود ؟ ایا جز جریان انحرافی هیچ فردی دیگری

می تواند این هزینه را تقبل نماید ؟؟؟؟؟ هزینه ای که شاید ایندوره سر به میلیارد بگذارد ؟؟؟

 

در اخر هم می رسیم به مطلب اقای رضا الف در نشریه ستاد یکی از کاندیدا  :

 

و می بینیم که این هجمه و تبلیغات بر علیه جریان انحرافی ، تابع  همان بحثهائی که نقل قول

نموده ایم !! 

در پایان این مطلب آقای رضا الف با که معرفی اقای" اسماعیلی " به خوبی ماهیت و رفتار

این جریان در هشترود را اشکار ساخته است  ، از طرف مردم  تقدیر و تشکر می کنیم که

آگاهانه و با سیاست ضد اسماعیلی و فوق العاده باهوشانه و زیرکانه با اشاره به رفتارهای

جریان انحرافی و معرفی اقای اسماعیلی به مردم هشترود خدمت نمود و با یک  تلگنری که به

ما مردم وارد باعث شد که ما بیشتر رفتارهای را با روشهای جریان انحرافی یک تطبیقی دهیم

، تا  انشالله به فرمان ولایت از ریشه دواندن  این جریان در منطقه جلوگیری کنیم

(بی شک اقای رضا الف فردی ولائی است و با اینکه طرفدار اسماعیلی است ولی از خطر

جریان انحرافی و مخالفتش با نظام اگاه است و برای حفط نظام و انقلاب حاضر شده که به

گفتن حقایق و اگاهی مردم بر علیه جریان انحرافی با دل و عواطف خود بجنگد

 از اقای "رضا الف " از بابت اینکه با گفتن حقایق ، برخلاف خواست احساسی خود ؛ به

وظیفه انقلابی خود مبنی بر حفاظت از نظام و ارزشهای نظام و احترام به مردم عمل کرده

است  تشکر می کنیم که این عملش قابل تقدیر است ، چون شاید اگر مطلب ایشان نبود ما

هرگز به این راحتی و گستردگی نمی توانستیم این جریان را واکاوی کنیم و تنها تعجب ما از

اسماعیلی است که چطور متوجه نشده است که اقای رضا الف در حقیقت دارد وی را بعنوان 

جریان  انحرافی معرفی می کند آنهم در نشریه انتخاباتی خودش )

 

شاعر چه نیکو می فرماید :

 

عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد

 

 

 

دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 3:18 :: نويسنده : گل اقا

دیشب در جلسه آقای امینی ( منزل جعفر رنجبری ) تعدادی از اهالی محترم ذوالبین مورد

ضرب و شتم قرار گرفته اند و اقای ف - ع با چاقو کشی و عربده کشی و با ضربات مشت به

صورت فردی از ذوالبین کوبیده اند .

اما ماجرا چه بوده است ؟ گویا در هنگام تلاوت قران تعدادی از جوانان ستاد امینی مشغول گل

یا پوچ بازی بودند که ذوالبینی های عزیز به این واقعه اعتراض می نمایند و به حق معترض

می شوند که باید ساحت قران و احترام قران حفظ شود ولی اقای ع از این امر ناراحت شده و

با مشت به صورت ان حامی قران و مرد خدا می کوبد و درگیری اغاز شده و به چاقو کشی و

...منجر می شود

واقعا هنوز هیچ اتفاقی نیافتاده افراد امینی روستائیان را کتک می زنند !!! چه خبر است ؟ چرا

ستاد میری اینقدر خشن و خشونت بار رفتار می کند ؟دلیل رفتار عصبانی و خشن طرفداران

میری چیست ؟

واقعا انتخاب شدن به هر قیمتی می تواند مناسب شان شما باشد ؟ اقای امینی گل یا پوچ

بازانتان را در اتاقی قرار دهید تا خدای ناکرده ساحت مقدس سادات با قمار آلوده نشود ؟

دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 3:18 :: نويسنده : گل اقا
لطیف پرودگارا!

کدام گزینه را می پذیرید؟

قانون گرایی و اخلاق مداری یا قانون گریزی و شبهه آفرینی؟

 تشنه قدرتی یا شیفته خدمت؟

عین متن سخنرانی حضرت امام (ره) :

تویی که فعالیت می کنی و تبلیغ می کنی برای انتخابات، تبلیغ خودت را می کنی یا تبلیغ برای

اسلام می کنی؟...اگر می گویی مجلس یک مقام است شما تبلیغ برای خودت می کنی ...و اگر

تبلیغ می کنی که بروی خدمت بکنی...این برای خداست)

آنچه در پی این مقال می آید نصیحت نیست که خود بیش از هرکس محتاج نصیحتم.توصیه نیز

نیست چرا که در مقام توصیه به دیگران نیستم.در واقع آنچه مرا به نوشتن این چند سطر

ملزم ساخت احساس مسئولیت در قبال جامعه ای است که در آن زندگی می کنم ، جامعه ی

زحمت کش و رنج دیده و محروم از حداقل مواهب که در تدارک برگزاری انتخاباتی مهم و

سرنوشت ساز در آتیه ای نزدیک است.در واقع این بایسته های قانونی و اخلاقی ، مرامنامه

و یادآوری اصولی است که با رعایت و دقّت در آن می توان افق های بهتر و جدیدی را تجربه

کنیم:

سخنی با کاندیدا :

 اعتقاد قلبی و التزام عملی برای اعتلای اسلام به دور از تبعیض و بی عدالتی و یا همان

اسلام ناب محمدی(ص) و پیشرفت میهن و منطقه خود و خدمت به پابرهنگان و ولی نعمتان

انقلاب را داشته باشیم

 صداقت ما بهترين سياست است و از وعده هاي آنچناني و قول هاي ناشدني دوري بجوییم

. ميان آنچه مي گوئيم و آنچه مي كنيم و خواهيم كرد، سرمويي نباید تفاوت و تناقص داشته

باشد (چه بسا یکی از آفات بزرگ ما به نظرم همین بوده)

 اثبات خود را در نفي ديگران نجوييم. بر عملكرد و توانايي خود تكيه كرده و براي بزرگ

نشان دادن خود به حقير جلوه نمودن ديگران اقدام نكنيم.

 نه شايعه بسازيم و نه شايعه بپذيریم چرا كه مي دانيم ميان حقيقت و دروغ، فاصله تنها چهار

بند انگشت است

 یادمان باشد كه بدترين نوع تخريب، بد تبليغ كردن است. از تعريف و تمجيد بيهوده بپرهيزيم

و واقع بين و واقع گرا باشيم

سلاح تان ، منطق و پاسخ تان به هر شبهه و سوالي جز استدلال نباید باشد.

 شعارتان اگر قانون گرايي است و هرگز از دايره قوانين پاي برون نگذارید

 به جای عوام فریبی ، به ارائه برنامه ها و اهداف خود بپردازید و از ویژگی ها و

توانمندیهای قابل اثبات و لمس خود سخن بگویید، چرا در اینصورت بهتر محک می خورید و

دقیق تر مورد ارزیابی آحاد مردم قرار می گیرید

سخنی با ستادهای تبلیغاتی و طرفداران :

 ستاد ها ، پيش از آنكه محل تبليغ باشند، كانون هاي نشر فرهنگ اسلامي و ايرانی و

تريبونهاي آزادانديشي و مراكز آزادي بيان و انديشه خواهند بود.( نه محل و مرجع تهدید اهل

قلم و بیان و سرکوب نظر مخالف)

 از آنجا که مردم ما مردمی فهمیده هستند، لذا تخریب را در برنامه خودتان نگنجانید .

چراکه تمام کسانی که تخریب شده اند عمدتا پیروز انتخابات بوده اند و مردم ما تحت تاثیر

فضای مشوش و تخریب انتخاباتی قرار نمی گیرند.

 بهترين تبليغ شما، رفتار شماست. چه بسيار اشخاص كه با ماهها و ساعتها گفتگو و تعامل

جذب شده و با تماشاي يك حركت نابجا يا رفتار ناشايست دفع مي شوند. مؤيد گفتار شما

چيزي جز كردار شما نيست. پس بكوشيم ، با رفتارمان، ديگران را جذب نماييم.

 رفتار و كردارمان آنگونه باشد كه همه همسايگان، رهگذران، ناظران و همه آنها كه در

محدوده ستادها هستند تا هميشه از ايام انتخابات به نيكي ياد كنند.

سخنی با مسئولان اجرایی و مدیران شریف منطقه:

 

 

مدیران عزیز و شریف منطقه که بنده قاطبه ی این عزیزان را متعهد و دلسوز می دانم می

بایست اخلاق و رفتارشان طوری باشد که شائبه له یا علیه کاندیدا ی مشخص بودن در میان

توده های مردمی ایجاد نکند

 از آنجاکه در یک نظام دمکراتیک، اخلاق انتخاباتی به ویژه از جانب نامزدها در عرصه

انتخابات رعایت نشود، بی شک وضعیتی ایجاد خواهد شد که در این فضای مسموم قدرت

تصمیم گیری از مردم سلب خواهد شد لذا در برخورد با افراد خاطی جدیّت لازم به خرج دهید

 با یک تعهد شرعی ، اخلاقی و حقوقی باید پیگیری لازم را در مورد هزینه های سرسام

آور و هنگفت بعضی از نامزدهای انتخاباتی به عمل آورده تا مشخص شود این مبالغ از کجا

به دست آمده و چگونه هزینه می شود.

 رأی خود را با قصد تقرب به خدا و با نیت پاک ابراز کنید

 به برنامه رأی بدهید نه به شعار

 واقعیت های موجود در جامعه را بسنجدید

 در نظام جمهوری اسلامی ، ارزش رآی تو کمتر ارزش خون سرخ گلگون کفنان این

مرزوبوم نیست با انتخاب اصلح ارزش آن را حفظ کن

 عملکرد هر کاندیدا ها را نسبت به گذشته با در نظر گرفتن زمان ، مکان و موقعیت وی

خوب ارزیابی کنید و هرگز از توان بالقوه فرد که قابلیت بالفعل شدن دارد غافل نشوید

 گردش نخبگان را از یکسو و توان نظارتی و اجرایی هر یک کاندیداها را از سوی دیگر

در نظر داشته باشید

 وقتی هر یک از عزیزان کاندیدا صلاحیت لازم و قانونی را اخذ فرمودند این بدان معناست

که شرایط اولیه ی حضور در عرصه ارزیابی مردم را دارند، لذا انتخاب اصلح ترین آن ، حق

ماست

 یادمان نرود با هر سلیقه و گرایشی که هستیم همدیگر را دوست داشته باشیم و هر خدمتی

که از دستمان بر می آید به هم نوعانمان دریغ نورزیم چراکه رضایت خداوند در رضایت

مخلوق است.

امید که شاهد برگزاری انتخاباتی با حضور حداکثری و فعالانه مردم و در محیطی امن و عاری

از هرگونه تنش باشیم


                                                                     رضا گوهری  کارشناس حقوقی

 گل اقا امادگی خود را برای انتشار نامه های دوستان که از طریق نظر خصوصی به گل اقا ارسال شود با ذکر

نام واقعی افراد انتشار دهد

 

دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 3:18 :: نويسنده : گل اقا

فاکتور های قدرت یک نماینده می تواند مسائل و شاخصه های مختلفی باشد ، اما به نظر ما

مهمترین و اصلی ترین ین فاکتورها و شاخصه ها " ارتباط حسنه با رئیس دولت و کابینه اش "

می باشد .

چنانچه تاریخ هشترود از قبل از انقلاب تا حال را یک مرور اجمالی بکنیم به نامهای متفاوتی به

عنوان نماینده هشترود می رسیم و متوجه می شویم که هرگاه نماینده با رئیس دولت و کابینه

ارتباط حسنه داشته ا، نتیجه اش ارائه  خدماتی بهتر از سوی دولت به شهرستان بوده است .

همه ما کم و بیش با نام فردی بنام موسوی معروف به سناتور موسوی در قبل ازانقلاب بعنوان

نماینده هشترود اشنا هستیم ، و باید اذعان کنیم که همیشه نام وی از بابت عملکردهایش در

هشترود به نیکی برده می شود ، وی چون عضو حزب رستاخیز بوده و با کابینه ورئیس دولت

وقت رابطه حسنه ای داشت با همین رابطه خوبش باعث شد بیمارستا ن و کلی امکانات عاید

هشترود گردد

اما بعد از انقلاب سه دوره اول مجلس همزمان بود با دوران جنگ تحمیلی و برای همین نیز

انتظارات فراوانی نمی رفت و اصولا وظیفه همه ما مردم حمایت از رزمندگان دلیر و جانباز و

ایثارگرانی بود که در جبهه های حق علیه باطل  می جنگیدند در پایان جنگ و همزمان با ریاست

دولت اقای هاشمی رفسنجانی و دولت سازندگی

2 سال اخر دوره سوم و 4 سال دوره چهارم  (1368-1374)

نماینده هشترود و چاراویماق غفار اسماعیلی 

رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران اکبر هاشمی رفسنجانی  (دولت سازندگی )

رابطه غفار اسماعیلی با هاشمی بسیار خوب بوده و الان هم هست و همین رابطه خوب و نیکو

باعث شده که در این 6 سال امکانات زیر بنائی خوبی از سوی دولت به هشترود اعطا شود !

هرچند که مدیریت ناتوان !! و سود جویانه !!! غفار اسماعیلی باعث شد که خدمات و لطف دولت

سازندگی در هشترود به ثمر ننشیند و به هدر برود!!!! ولی بیشک اگر به جای اسماعیلی نماینده

لایق تری بر صحنه بود الان وضع هشترود این نبود

مثال : سد سهند از جمله این امکانات زیر بنائی است ، ولی بدلیل ضعف مفرط نماینده و سوء

مدیریت وی این سد در انتهای حوزه آبریز هشترود واقع شده است و عملا بیشتر حوزه آبریز

ان برای میانه سواد آور خواهد بود و تنها جز و درصد ناچیزی عاید هشترود خواهد شد !!! هر

چند این حداقل هم ، سالهاست که باز در اثر بی کفایتی مسئولین و نماینده به ثمر نرسیده

است !!! بطوریکه عمر سد رو به اتمام است و هنوز از پایاب آن خبری نیست ؟ یا همین اتوبان

که به خاطر سوء مدیریت غفار اسماعیلی و به خاطر نگاه مادیگرایانه و سود جویانه به

زمینهای آغداغ (زمینهای پدری اسماعیلی ) به جای اینکه ازنزدیکی هشترود بگذرداز هشترود

فاصله گرفت و عملا هشترود را بن بست تر نمود ؟ و......... به هر حال اینها نشان میدهد که

رابطه خوب نماینده با دولت برای منطقه مفید است .

دوره 5 و 6 مجلس شورای اسلامی ( 1374-1382)

نماینده هشترود و چاراویماق محمد شاهی عربلوئی

رئیس دولت : دو سال هاشمی دولت سازندگی و 6 سال خاتمی اصلاحات  

شاهی عربلو در دو سال اول انتخابش با هاشمی رابطه ای نداشت و بعد از آنهم  با دولت

اصلاحات رابطه ای نداشت و حتی بعنوان عضو فراکسیون اقلیت مخالف خاتمی مشهور بود،

 بهمین دلیل در 6 سال دولت اصلاحات عملا بدلیل رابطه بد شاهی با رئیس دولت و کابینه ،

کارهای شاهی هیچ ثمری نداشت !! شاهی بعد ها با هاشمی اشنا شد و توانست با حمایت هاشمی

و جاسبی  از یاران هاشمی توانست دانشگاه آزاد را به هشترود بیاورد و تعویض فتح الهی

فرماندار فعال شهر هشترود که منجر به شکست شرکت توسعه هشترود گردید از اقدامات اقای

شاهی بود ، یادمان نرفته که رئیس دولت اصلاحات چند بار به تبریز آمد ولی هرگز پای به

هشترود نگذاشت

و همین نیامدن دولتی ها به منطقه  وعدم حمایت دولت از نماینده مخالفش بود که باعث شکست

اغلب طرحهای تولیدی و صنعتی در آنبرهه حساس به شکست و یا تعطیلی منجر شوند و هیچ 

 زیر ساختی اساسی به منطقه افزوده نشود

دوره 7 و 8 مجلس شورای اسلامی (1382-1390)

نماینده غفار اسماعیلی                   

 رئیس دولت : دو سال اول خاتمی و بعد از ان دکتر احمدی نژاد

غفار اسماعیلی در ان زمان اصولگرا شده بود !! خوب میدانید که ایشان سریع حزب عوض می

کنند !!!! برای همین با دولت خاتمی رابطه حسنه ای نداشت !!!! بعدش هم که دولت اصولگرا

شد ایشان ردای مخالفت به تن نمود و معلوم نشد کدام حزبی شد ؟؟!!!!!!!!! اما هر چه بود با

دولت رابطه ای نداشت و اینرا در سفر دولت به هشترود دیدیم که در آن سخنرانی زیبا و

معروف دکتر احمدی نژاد (رابطه گواهینامه و افسر ؛ منظورش این بود که پتروشیمی در جیبم

است و اما اقای اسماعیلی شما که مخالف من هستی پتروشیمی به شما نمی رسد " در سفر

بعدی اش به زنجان پتروشیمی را به زنجان اهدا نمود " بعدش هم توضیح داد که گولاخ کسن

بوردادی و............) عملا جنگ سرد بین دولت و غفار  اسماعیلی منتهی به آن شد که در

طول این چند سال دولت 3 بار دیگر به تبریز آ مد و دیگر هرگز به هشترود نیامد .

به هرحال اینها نظر ما بود در رابطه با نماینده و دولت  ؛ چنانچه تاریخ را خوب ورق بزنیم و

این دوران را خوب بررسی کنیم عملا خواهیم دید که هرگاه " رابطه نماینده با دولت " خوب

بوده ، برای هشترود و چاراویماق هم چیزی بوده است و گرنه نماینده مخالف دولت یعنی

محرومیت و عقب ماندگی !!!!

در این دوران از سال 68 تا به حال ، عملا می بینیم که اینطور بوده است . در بررسی

شهرهای همجوار،

 مثلا همین بناب می بینیم که بنابی ها مردمانی موقعیت شناس هستند ، آنها در زمان اصلاح

طلبی نماینده اصلاح طلب ، در زمان دولت اصولگرا نماینده اصولگرا ، و در دولت سازندگی

نماینده سازندگی فرستاد ه اند و همیشه هم موفق بوده اند و شهرشان سود برده است .

آیا وقت آن نرسیده است که فارغ از نامها و نشانه های قومی ، قبیله ای ؛ موقعیت شناس باشیم

و این فاکتور اساسی قدرت یک نماینده  " رابطه خوب و نیکو با دولت و کابینه " را مد نظر

قرار دهیم ؟  منتظر نظرات شما در این  خصوص هستیم ؟

دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 3:18 :: نويسنده : گل اقا

علیرغم رد صلاحیت قطعی و بدون حق اعتراض آقای جواد لطف اله پور ، باز نگه داشتن

ستادش در این برهه در اذهان عمومی یک شائبه  را پر رنگ تر می سازد و سوالی را ایجاد

می کند که :

آیا وی با اینکه می داند رد صلاحیت شده است با دستور کسی و برای جلوگیری از گسترش

اتحاد در منطقه دست به این کار زده است ؟ آیا آقای لطف اله پور با این کارش برای همیشه

پرونده سیاسی خود را می بندد ؟ آینده و مردم پاسخ خواهند داد که چه کسی راه اشتباه و مخالف

با عموم مردم را در پیش روی گرفته است و چرا ؟

 


 

در آستانه آغاز رسمی تبلیغات انتخاباتی ، جلسات شبانه بخصوص بین چند کاندیدا شاخص

(شیری و اسماعیلی ) شدت و گستردگی بیشتری یافته است ،  امشب بر اساس دعوت نامه های

رسیده به گل اقا ،  جلسه شبانه آقای  اسماعیلی در خیابان دانشگاه وجلسه شبانه آقای  شیری

در خیابان منتهی به خورجستان برگزار شد که این جلسات در نهایت به برگزاری کارناوال

خودرویی و تبلیغاتی در سطح شهر می گردد بر اساس شمارش دوستان در ساعت  9.30 شب

، تعداد خودروهای منتسب به آقای اسماعیلی 106 دستگاه سواری شخصی و تعداد خودروهای

منتسب به آقای  شیری 293 دستگاه سواری شخصی بود که با توجه به مزین شدن خودروهای

دوستان با اسامی مبارک ائمه اطهار خوشبختانه شمارش خیلی راحت تر می شود

 


 

بر اساس یک بررسی توسط دوستان ، از تعداد آرای آقای امینی در منطقه خودش ( اطراف

ینگجه و مغامیر و ...... ) در چند روز اخیر کاسته شده است ؛ البته ما فکر می کنیم این مسئله

به خاطر احتمال گرفتن صلاحیت قفرخان می باشد و احتمال میدهیم چنانچه قفرخان صلاحیت

بگیرد این روند همچنان نزولی ادامه یابد و در صورت رد صلاحیت قفرخان این روند رو به

صعود شده و افزایش چشمگیری خواهد داشت

 


 

فعالیتهای خانم اکبر پور در منطقه هشترود بسیار ضعیف بوده ولی احتمال دارد که با آغاز

رسمی تبلیغات انتخابات بر تعداد آرای وی در منطقه هشترود بخصوص در بین بانوان محترمه

هشترود افزوده شود ، وی مدعی پرچمداری اصلاحات است .

 


 

آقای رضا فیضی کاندیدای جوان  نهمین دوره انتخابات ، علیرغم داشتن چند ستاد در شهر

هشترود فعالیت چشمگیری نمی نماید و تنها یک جلسه برای وی در گنجینه کتاب برگزار شده

است ، که آنهم گویا  زیاد چشمگیر نبوده است

 


 

حرکت چراغ خاموش آقای حق بیگی در منطقه به نوعی سوالات بی پاسخ را در شهر و افکار

عمومی ایجاد کرده است ، از طرف دیگر حضور برادر صالح اسماعیلی ( رئیس دفتر قفرخان )

بنام فرهاد اسماعیلی !!!!!!!!!!!!در ستاد حق بیگی  بر برخی شایعات و مطالب دامن می زند

 


 

ما تصمیم داریم که ترینهای انتخابات منطقه را تهیه کنیم ، در این راستا بر حسب اطلاعات خود

ترینهای اولیه را به شرح زیر نوشتیم که شما دوستان می توانید با ارائه نظرات سالم بر آمار ما

بیافزائید

جوانترین کاندیدا :

 

 رضا فیضی

 

تنها کاندیدای زن :

 

زهرا اکبر پور

 

تنها کاندیدای با برنامه:

 

غلامحسین شیری

 

پیر ترین کاندیداها به ترتیب  :

 

غفاراسماعیلی–علی حق بیگی – غلامحسین شیری

 

پر سابقه ترین کاندیدا از لحاظ شرکت در انتخابات  :

 

غفار اسماعیلی 8 دوره

 

شاخص ترین رقیب اسماعیلی در حال حاضر بر

 

اساس آمار :

 

غلامحسین شیری

 

بی تحرک ترین کاندیدای مطرح :

 

علی حق بیگی

 

اصلاح طلب ترین کاندیدا :

 

کریم عبدالهی (رد صلاحیت)،  زهرا اکبر پور ،

 

جوادلطف اله پور   ( رد صلاحیت )

 

ناکام ترین کاندیدا ها :

 

حسین ولیزاده ، کریم عبدالهی

 

کاندیداها به ترتیب غیر مرتبط ترین رشته تحصیلی

 

 با نمایندگی :

 

سید حمزه امینی ، جواد لطف

 

اله پور-  غفار اسماعیلی

 

کاندیداها به ترتیب مرتبط ترین

 

رشته تحصیلی با نمایندگی :

 

کریم عبدالهی – زهرا اکبر پور

 

  غلامحسین شیری

 

بی ثبات ترین کاندیدا :

 

جواد لطف اله پور

دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 3:18 :: نويسنده : گل اقا

در کلاس درس بودم ، نوجوانی سر صحبت را اینگونه باز کرد: ما امروز خیلی خوشحالیم !!!!!

پرسیدم چرا اینقدر احساس خوشحالی می کنی ؟

دانش آموز که انگار از قبل خودش را برای سخنرانی آماده کرده بود ، سخن خود را اینگونه

آغاز کرد: آقا کسی که 16 سال نماینده مجلس باشد ، آیا نیاز به تبلیغ دارد؟ سوال جالبی بود و

مرا وا داشت که علیرغم میل باطنی در کلاس درس به این سوال جواب بدهم. مسئله اینجاست

که این سوال یک واقعیت محض بود ، سوالی که ما بزرگترها از خود نمی پرسیم و اگر هم

بپرسیم از جواب دادن به این سوال طفره می رویم و خود را به کوچه "علی چپ"می زنیم.

در کلاس حرفهای زیادی بین ما رد و بدل شد و بعد از کلاس سوار تاکسی شدم که راننده

بدون مقدمه، گفت: روزگار را می بینی آقای معلم ؟ چگونه روزگار دمار از روزگار افراد

زورگو در می آورد؟

بعد از ظهر به سوپری سرمحله رفتم ، آنجا هم حرف از این اتفاق بود و سوپری محله که فرد

میان سالی بود ، از شدت خوشحالی حساب و کتاب خود را به هم ریخته بود و به جای 10

هزار تومان ، 1000 تومان طلب کرد.

از همه جالبتر نانوایی محله بود که خبر را با شعاری که درست کرده بود با حرکات موزون

تکرار می کرد و می گفت :

" عشقعلی تابوت گَتیر .............. قفری یِردَن گوتور.

                     عشقعلی تابوت گتیر ......... صالحی یردن گوترو

بیزیم اکبَرَ نَه اولدی ......... میخ بادی پنچر اولدی........

دیدن این وقایع بود که تصیم گرفتم ، نگاهی به این حال و هوا بندازم و دلیل این خوشحالی را

بیابم.

راستی این خوشحالی چیست ؟ این حالی خوشی که به مردم دست داده و فضای پر از رخوت

و دلگیری را به هوای شادمانی و خوشی تبدیل کرده؟

همه جا سخن ازرهایی است ! همه گفتگوها حاکی از پایان یک جدال سخت و طاقت فرساست !

سخن از پیروزی بدون مبارزه است ! راستش را بخواهی ریش سفیدان و مادران سالخورده

چنان از ته دل از خدای خود تشکر می کنند که انگار دعای چندین ساله شان اجابت شده است.

 پیر و جوان ، دانش آموز و دانشجو ، بازاری و کارمند ، خلاصه تمام اقشار مردم احساس

گریز  از یک بند ، شبیه به رهایی از زنجیر اسارت را دارند و البته هستند کسانی که از این

حال و هوا تنفس نمی کنند و زانوی غم بغل کرده و از آنجائیکه دیگران را هم مثل خود می

پندارند ،دار و ندار خود را به حراج گذاشته و قصد فرار از این شرایطی را دارند که خود با

دستان خویش به وجود آوردند.

آری صحب از رد صلاحیت فردی است که سالها چتر سلطه خود را با استفاده از ترفند های

متفاوت بر سر این مردم گسترانده بود.

البته رد صلاحیت قفر خان هنوز مسجل نشده وشاید هم  اعتراض ایشان در تهران مورد قبول

واقع شده و صلاحیت خود را دریافت نمایند ولی بودن و نبودن مسئله نیست ، بلکه مسئله

اصلی حال و هوا و نشاطی است که به واسطه این اتفاق، بر مردم منطقه عارض شده و هدف

ما هم درست ، یافتن جواب این سوال است........

آری ! آن دانش آموز راست می گفت ، کسی که 16 سال نماینده باشد ، دلیلی  ندارد که تبلیغ

کند، وهمچنان بر بوغ و کرنا بدمد و عملکرد دروغین خود را بزرگ کند . غافل از اینکه

مردم خوب می دانند که این کارها از سر استیصال است و قفر خان دوباره می خواهد که با

ترفندهای خود این مردم را بفریبد ولی این بار دست او رو شده و نخواهد توانست که مردم را

بفریبد.

آری مردم خوشحالند ، به دلیل اینکه می دانند که مخالفین قفر خان از موافقین او بیشتر است

. آری ! مردم خوشحاند، به دلیل اینکه ، با رفتن او بر حضور غیر بومی ها در تمام ادارات

پایان داده خواهد شد.

آری ! مردم خوشحالند ، به دلیل اینکه بعد از سالها هوای تازه ای را استشمام خواهند کرد.

آری! مردم خوشحالند ، به دلیل اینکه اختلافات و دودستگی ها پایان خواهد یافت و همشهریان

ما اختلافات یکدیگر را کنار خواهند گذاشت و بهار اتحاد و یکپارچگی را جشن خواهند گرفت.

آری ! مردم خوشحالند ، دست اختلاف افکنانی مثل لطف الله پورها و... رو شده و اهداف

پشت پرده آنها برای مردم روشن شده است.

آری ! مردم خوشحالند ، برای هزار یک دلیل که این دلایل را باید از زبان تک تک این مردم

شنید و شما هم می توانید دلایل خود را برای ما بنویسید.

ولی چرا؟ چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟ قفر خان باید از خود بپرسد که چرا مردم

از رد صلاحیت او خوشحالند؟ چه اتفاقی افتاده که مردم از رد صلاحیت کسی که سالها به او

اعتماد کرده و او را نماینده خود می دانستند ، خوشحالند؟

آری! آقای قفر خان ! جواب این سوال نزد شماست و شما باید جواب بدهید ، واگر جواب این

سوال را صادقانه برای خود اعتراف بنمایی آنوقت ، آرام خواهی گرفت.

ولی به هر حال ما آرزو می کنیم تلاش قفرخان برای اخذ صلاحیت خود به ثمر نشسته و از

این رفتن و آمدنها بین تهران و تبریز نتیجه بگیرند تا مردم بزرگترین درس زندگی شان را به

ایشان داده و به ایشان بفهمانند که در درون قلبهای مردم جایی ندارند.

دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 3:18 :: نويسنده : گل اقا

امیدواریم از اینکه گل آقا چند صباحی است بصورت مستمر به بحث انتخابات وارد شده

است و از شما انتقاد نمی کند ؛ مسرور و شاد نباشید و دلتان برای نقد های گل اقائی کلی

تنگ شده باشد ؟؟!!!  بخصوص شما آقای شهردار عزیز !

شهردارعزیز ؟ شاد ومسرور باشید وخداوند متعال را شاکر باشید که بعد از آنهمه برف

رحمت  ، انوار خورشید مهر و محبتش را بر خیابانها و کوچه های هشترود نازل نمود تا

یخهای کوچه ها و خیابانها ذوب شود ، چون در غیر این صورت با این نمک پاشی !!!!!! که

شما داشتید برای شهر انجام میدادید ؟؟؟ تا بهار91 هشترود تبدیل به پیست اسکی می شد و

بیمارستان شهدای تبریز !!! به محل درمان زنان و کودکان هشترودی  که در اثر یخبندانهای

برخی کوچه ها " که هنوز هم نمک پاشی نشده است " سر خورده و سر و دستشان می شکست

تبدیل می شد.

 شاغلام : آخه اقای شهردار، شما بهتر میدانید که سونوگرافی نو شهرمان چه شد ؟؟ و الان

برای یک سونو گرافی در یک محل خصوصی باید 10-15 هزار پول بدهیم و مثل اوایل

انقلاب  در صف بایستیم ؟؟!!!! شما که بهتر میدانید بیمارستان شهر متخصص ندارد ؟ شما

که بهتر می دانید بیمارستان شهر ......

غضنفر : گل اقا میگم حالا که پول نفت اومده سر سفره هامون ، نمیشه این سونوگرافی را

 هم بیارند سر سفره هامون تا براش روزی ده ساعتی در صف نایستیم !؟

عالی جنابان محترم روسای ادارت 

 امیدواریم که فکر نکنید انتخابات چشم و گوش مردم هشترود را بسته و خاموشی خادم مردم

در انتقاد از خودتان  را به دیده بی خیالی و چشم بسته بودنمان نگذارید که تنها به خاطر

اینکه فردا بهانه نیاورید به خاطر انتخابات بر علیه ما می نویسند فعلا از نقد شما ها معذوریم

، تا زبان توجیه شما برای طفره رفتن از زیر مسئولیتها نباشیم

اما جناب آقای اسد پور عزیز

هنوز ماجرای ناظر پروژه بودن پسرتان در راه روستای کله گرد و خرید ناظر پروژه برای

پیمانکارش فراموشمان نشده است و حتی از فرار پیمانکار راه کله گرد هم خبر داریم و کلی

طلبکار که هروز به سراغ شما و پسرتان می ایند برای گرفتن طلبشان از پیمانکار مذکور !!!!

ولی فعلا بحث چیز دیگری است ،

اقای اسد پورعزیز ، امیدواریم برای مردم ؛ فردای روز امتحان جوابی داشته باشید که

چطورهرروز اکیپی مخصوص از لودر و بلدوزر و ..... جهت راه بازکنی کارناوال تبلیغاتی

قفرخان می فرستید و با پول بیت المال این مردم برای قفرخان تبلیغ می کنید ؟ امیدواریم که

جوابی داشته باشید که وظیفه راه باز کردن اداره راه و ترابری را پتکی کرده اید بر سر

روستائیان زحمت کش و زجر دیده هشترود برای تبلیغ قفرخان !!! آقای اسد پور هنوز ماجرای

دوره قبل انتخابات و آن راننده لودرمظلوم که تنها جرمش گفتن این جمله بود که به قفرخان

رای ندهید " یادمان هست !!! آری ، همانکه تا پای اخراج بردیدش و  امیدواریم ایندوره از

این کارها نکنید که مردم خوب می بینند و خوب هم می گویند !

جناب آقای اسد پورهنوز داغ آن جوان ناکامی که به خاطر سهل انگاری شما و عدم هماهنگی

با بخشدار نظر کهریزی آقای نوری  را فراموش نکرده ایم که دو ساعت تمام " در حالیکه

لودرهای شما در راه بازکنی برای اکیپ های تبلیغاتی قفرخان بود" در راه ولی کندی جان به

جان افرین تسلیم نمود تا قفرخان از شما  راضی باشد

آقایان اسدی و آسیابی ، معاونت های محترم کمیته امداد امام خمینی هشترود  :

من باب یاد آوری عرض می کنیم  که کمیته امداد تبلور اندیشه های مردمی بود که انقلابش

انفجار نور بود و خودش امام مستضعفان جهان بوده و هست ، آری کمیته امداد مزین است به

نام نامی مبارک و فرخنده " حضرت ایت الله العظمی امام خمینی (ره ) " امام  محرومان و

مستضعفان و پابرهنگان ، گل اقا ئیان و مردم هشترود بعنوان سرباز امامت و رزمندگان ولایت

و عاشقان حضرت ولی عصر (عج) اعمالتان را رصد می نمایند و امیدواریم که خودشما  به

خودتان اجازه ندهید  که نام مبارک و بلند رتبه و رفیع روح خدا در کمیته امداد آلوده هوسهای

مقامی وسیاسی شود و خدای ناکرده نام بلند آوازه امام خمینی ره توشه تبعیض وبی عدالتی ها

گردد که درآنصورت تنها خشنود از شما ارباب زر وزورو تزویر خواهد بود ودل آزرده از شما

روح بلند پیر جماران  " امام مستضعفان " و ولایت عظمای رهبری و مردم خواهند بود

به هر حال گل اقا نه خواب است و نه بی خیال شده است ! که انتخابات را آغاز راهی میداند بی

انتها  برای توسعه و محرومیت زدائی از منطقه !!!!!! 

 انتقادات خود را برنده ترو کوبنده تراز گذشته بعد انتخابات پیگیرخواهیم بود و تنها خواستیم

به برخی مسئولین یاد اوری نمائیم که  برای حضور پر شور در انتخابات  ، فعلا بحث انتخابات

مهمتر از هر مسئله ای است ، ولی چشمان مردم ولائی باز است و رصد ها همیشه و مستمر

بوده و خواهد بود .

                                        به امید پیروزی مردم در انتخابات ، موفق و پیروز باشید 

 

دو شنبه 3 آذر 1390برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : گل اقا

یکی از راههای تهاجم فرهنگی دشمن گسترش اعتیاد به مواد مخدر است متاسفانه درسالهای

اخیر به مختلف این بلای خانمانسوز در شهر ما نیز رو به گسترش و فزونی نهاده است در این

مقوله ما نگاهی اجمالی به برخی از عوامل اصلی گسترش مواد مخدر و همچنین به بررسی نهاد

ها و ادارات مربوطه و ذیربط در حد توان و اطلاعات خود خواهیم پرداخت

از جمله عوامل موثر و شاید اصلی ترین عامل بعد از بنیان خانواده در گسترش اعتیاد به مواد

مخدر در جامعه ما معضل بیکاری است ، معضلی که بنا به نظرکارشناسان با افزایش اعتیاد به

مواد مخدر رابطه مستقیم داشته و هر چقدر بیکاری افزایش می یابد به نسبت آن اعتیاد به این

بلای خانمانسوز نیز افزایش می یابد

امروز شهرستان ما متاسفانه بدلیل داشتن آمار بیکاری بالا ( شاید حتی از سطح کشور نیز

بالاتر ) و از طرفی با قرار گرفتن در مسیر ترانزیت این سودای سیاه و از طرفی عرضه سهل و

نسبتا آسان در معرض تهدیدات قرار گرفته است ؛ سرخوردگی جوانان ما بخصوص قشر

تحصیلکرده از نبود امکانات کارو به نوعی احساس سرباری به خانواده وعدم اشتغال به خاطر

تبعیض و باند بازی از بستر های مناسب گسترش اعتیاد است که از سوی مسئولین نادیده

انگاشته شده و تنها با این بلای خانمانسوز بعنوان جرم برخورد می شود و عملا هیچ کار

فرهنگی اساسی درشهرستان ما در این خصوص انجام نشده است و بهمین دلیل علیرغم تلاش

شبانه روزی و صادقانه پرسنل زحمتکش نیروی انتظامی شهرستان این معضل ریشه کن نشده

است چرا که سایر ادارات مربوطه به وظایف خود عمل ننموده و نیروی انتظامی در مسیر این

مبارزه تنهاست و تنها نقش بازدارنده کوتاه مدت را ایفا می کند  

بعد از مسائل کلی کشوری و حتی بین المللی متاسفانه اصلی ترین مقصر دراین افزایش اعتیاد

نمایندگان ادوار مختلف هشترود در مجلس با عدم ایجاد صنایع مادر و زمینه مناسب اشتغال ،

باند بازی و رابطه بازی ، استخدام های سفارشی و ....... می باشند که متاسفانه تنها بصورت

شعار گونه درزمان انتخابات وعده های سر خرمن میدهند و سال به سال دریغ از پارسال

اما ادارات مربوطه مانند شبکه بهداشت و بهزیستی نیز در این وادی کم مقصر نیستند ؛ این

ادارات متاسفانه هیچ برنامه عملی و مناسبی برای پیشگیری و درمان و مشاوره ( با لحاظ

اینکه پیشگیری بهتر از درمان است ) نداشته اند ؛ حتی یک مرکز مشاوره درمانی مناسب ،

یک مرکز ترک اعتیاد دولتی ، یک کمپ مخصوص در این شهر وجود ندارد و تنها مرکز اعتیاد

درمانی این شهر خصوصی بوده است که علیرغم اینکه می شود از ایشان به خاطر این تلاش

تقدیر نمود ولی متاسفانه مدیر مرکز محترم بیشتر از مشاوره روی به دارو درمانی آورده و به

نوعی از این راه تجارت و کسب درآمد می کنند که غالبا هزینه های مرکز خارج از توان معتادان

در حال ترک می باشد

آنچه دراین وادی قابل تقدیر و تشکر است تلاش عده ای از معتادان ترک کرده در انجمنی به نام

NA است که تنها راه درست ترک ومشاوره آنهم بصورت رایگان در شهرستان بوده و

امیدواریم نهادهای دولتی با حمایت از این انجمن گمنام اما موثر، گامی اساسی در رفع این بلای

خانمانسوز در منطقه بردارند .

جمعه 29 فروردين 1390برچسب:, :: 18:5 :: نويسنده : گل اقا

متاسفانه مدتی است مد شده که مسئولین صرفا برای پرکردن امار راندمان خود و نشان دادن مثلا

 تلاششان در منطقه با عجله و بدون برنامه ریزی و مدیریت صحیح صرفا صورت مسئله را

پاک می کنند و ظاهرا مسئله و مشکل حل شده نشان داده می شود در حالیکه همچو مسکنی

 فقط برای تسکین بوده و دوباره بعد از مدتی به نوعی دیگر ظاهر میشود و گاه صدمات و لطمات

ان بسیار بیشتر از معضل فعلی می باشد

در همین راستا شهرداری هشترود بدون برنامه ریزی اقدام به تجمیع ماشینهای فروش میوه و 

 تره بار نموده است و تنها به دور نمودن معضل از خیابان اصلی اکتفا نموده و در اصل صورت

مسئله را موقتا پاک نموده است این بیسامانی انقدر مشهود بود تاباعث شود این عزیزان زحمتکش

که برای رزق حلال خانواده خود تلاش می کنند از ان سوء استفاده نمایند و در دوطرف خیابان

بیمارستان قدیم اقدام به بر پائی بساط نمایند اما چرا اینکار درست نیست

۱- این کار در اصل توهین غیر علنی به همه کسبه ای است که با دادن مالیات و عوارض و...

 زمینه حفظ و مرمت همین اسفالتها را فراهم می اورند

۲- نوعی تشویق و ترغیب به ایجاد درامد کاذب و فرار از مالیات با بساط کردن همان کسب در

 خیابان بجای مغازه

۳-ایجاد ترافیک و راه بندان در ساعات شلوغی و پر تردد بدلیل بساط در دو طرف خیابان و

 اجبار خریداران به پارک دوبله در کنار بساطها

۴- عدم پرداخت مالیات و عوارض و حتی حق پارکبانی که به ازای هر بساط تقریبا سه ماشین

 می توان جا داد و یعنی روزانه از دست رفتن ۱۰ هزار تومان در امد برای شهرداری فقط از

 یک بساط در حالیکه ازشهرداری از کم درامدی گله دارند

۵-.......

در حالیکه شهرداری می توانست با برنامه مدون و منظم و نه فقط برای بالا بردن امار بسیار

 مدون تر به این کار مبادرت ورزد که ما حصل ان می توانست

۱- احترام به حقوق شهروندی کسانی که در همان کسب به امرار معاش مشغولند و عوارض و

 مالیات هم میدهند

۲- سازماندهی این عزیزان در یکی از خیابانهای فرعی بزرگ مثل خیابان کنار بیمارستان قدیم و

 یا چایکنار راه مدرسه طالقانی محل نمایشگاهها برای جلو گیری از ترافیک شهری

۳- تجمیع عزیزان در بند دوم خود بخود باعث میشد که اولا نامبردگان مثل سایر کسبه نسبت به

 میزان درامد و محل اشغال از حقوق شهروندان عوارض پرداخت نمایند دوم می توانست این

گونه عمل باعث شود مردم عادت نمایند به وجود یک مرکز تره بار ثابت و شهرداری می

توانست مثل شهرهای بزرگ و همجوار مرکز میوه و تره بار ایجاد نماید با هزینه اندک و درامد

بالا

۴- احترام به حقوق شهروندی یعنی حق انتخاب یعنی با ایجاد و تجمیع این عزیزان شهرداری هم

به حق انتخاب مردم ارزش قائل می شد و هم به نوعی با این تجمیع جلوی برخی گرانفروشی ها

گرفته می شد

۵-....

بهر حال ما امیدواریم و انتظار داریم که اقای شهردار و مشاور اعظم اشان حداقل یکبار هم برای

تفریح بجای حل صورت مسئله ها و نمایش و شو راندمان اماری و تلاش برای حل معمای

 معروف گل اقا کیست در دفتر شهرداری قبل از هر اقدامی حداقل بار های منفی و مثبت هر

 اقدامی را در یک کاغذ آ۵ بنویسند و ترسیمی از دورنمای کار های انجام شده داشته باشند تا مثل

 راه اغبلاغ چائی نیمه کاره و ناتمام نماند و عوارض دیگری پدید نیاورد

در ضمن گل اقا امادگی دارد اگر شهرداری کاغذ برای برنامه ریزی ندارد انرا با هزینه خود

 تهیه نماید

جمعه 27 فروردين 1390برچسب:, :: 18:7 :: نويسنده : گل اقا

از قدیم شنیده بودیم که خرگوشها زمستانها میخوابند و بهار بیدار می شوند حتی خرسها هم همینطور هستند اما گویا مسئولین منابع طبیعی هشترود خوابشان از خواب خرگوش و خرس هم سنگین تر است که تو بهار هم بیدار نشده اند بعد از تاراج بستر رودخانه قرنقو توسط محبان قفرخان خودمون نوبت به تاراج یک بستر رودخانه دیگر رسید

دیروز بهمراه خانواده جهت سیاحت به بستر رود دهلان چائی تشریف برده بودیم از داخل بستر رودخانه که در قسمتهائی بیش از ۲۰ متر است و در برخی جاها به ۵ متر هم نمی رسد گذشتیم تا رسیدیم به اون انتهاهاش و برگشتنی متوجه شدم راهی که رفته بودم دیگه نیست گفتم نکنه گم شدیم و پیاده شدم دقت که کردم دیدم نخیر عزیزی با خیش تراکتورش در بستر رودخانه از امتداد زمینش یک مرز درست کرده و تصمیم دارد که به زمینش قاط بزند وقتی بهش اعتراض کردم گفت اینهمه از خاک بستر اینجا بر میدارند بطوریکه در بعضی جاها بستر تا یک متر عمیق تر شده کسی اشکالی نگرفته حالا من میخواهم کمی زمینم را برای کشاورزی بزرگ کنم تو ناراحت میشوی

بهر حال امیدوارم اقای قفرخان بجای تذکرات صرفا اسم درکن برای وزیر جهاد مبنی بر حراست از منابع طبیعی و مراتع مسئولین این اداره را از خواب خرگوشی بیدار کند تا حداقل منابع طبیعی شهرستان به تاراج نرود و البته امیدواریم اقای فرماندار هم که با بیانیه از این افراد منفعل در اموراتشان حمایت می کنند حداقل یک تلنگری به اینان وارد کنند که بابا ابروی ما هم رفت

جمعه 27 فروردين 1390برچسب:, :: 18:7 :: نويسنده : گل اقا

این مطلب شاید متعلق به سنوات قبل باشد ولی در شناخت عوامل اداره مذکور کمکمان می کند

خانم الف - ح مدیر دبیرستان شبانه روزی عترت هشترود بعلت مخالفت با اقای قفرخان از مدیریت عزل می شوند بدون هر گونه بهانه ای ایشان موضوع را به دیوان عدالت می کشانند وپس از سه سال دیوان اعلام می نماید که بدلیل عزل بدون تخلف و مدیریت قوی نامبرده رای صادر خلاف بوده و طی حکمی   به ابقا در مدیریت و بازگشت به مدیریت قبلی رای میدهد این رای در شهریور ماه ابلاغ و مقرر میگرددکه نامبرده از اول مهر همان سال به کار برگردند

در اینجا نقش اقای شاهی که قبلا در رد بخشنامه ها و قوانین توضیح داده ایم که ید بیضائی دارند ابتدا یک حکم مدیریتی از ۱۵ شهریور بنام نامبرده صادر می نمایند و بعد از خانم و- م میخواهند که مدارک و مستندات مدرسه را تحویل ندهد و حتی خانم و- م از دادن کلید اتاق دفتر مدیریت امتناع می ورزد و نامبرده به اداره باز می گردد در همین زمان اقای اسیابی برای بازدید مراجعه و غیبت مدیر را لحاظ و از همانجا به اداره کل رفته و مدرک غیبت را تحویل می نمایند پس از ان اقای شاهی بهمراه قفرخان  سفری به نزد اقای رضائی داماد قفرخان نموده و بعد از هماهنگی در یک سفر سه روزه در تهران و رجوع به دیوان و نشان دادن مدرک ساخته شده جدید  حکم دوباره به ابطال رای اولیه میگیرند و خانم و-م بدون داشتن شرایط احراز مدیریتی در دبیرستان بدلیل داشتن مدرک لیسانس ابتدائی دوباره به مدیریت ابقا می شوند و اینگونه اقای شاهی و قفرخان با یک کلاه شرعی و قانونی در عرض یکروز هم حکم دیوان را اجرا و هم انرا لغو می کنند

بی شک این شیوه عدالت گستری مد نظر دولت خدمتگزار نیست و امیدواریم اقای شاهی با اینهمه ترفندها و شگردهای راضی نگاه داشتن قفر خان و داماد مدیرکل بتواند شبها با ارامش وجدان اگر داشته باشند سر به بالین گذاشته و خواب شتری در ایلات را ببینند و انتظار داشته باشند که معلمین هشترودی در مقابل اینهمه حق کشی واقعا از ته دل برای او همکار و همراه باشند  

جمعه 25 فروردين 1390برچسب:, :: 18:8 :: نويسنده : گل اقا

با سلام و پوزش از اینکه بنده ناچارم خبر فوری را بی اجازه گل اقا به اطلاع مردم برسانم

 از طریق ایمیلی با خبر شدیم  که جناب اقای قادر صفر پور رئیس بیمه ایران مرکزی هشترود در مقابل تصادفات بجای پرداخت هزینه خسارت فرد خسارت دیده را به صافکار و نقاشی خاص معرفی می کند و بعدا خودش برای تسویه شخصا اقدام می کند

بدینوسیله اینجانب شاغلام از ایشان بخاطر اینهمه زحمتی که برای هر فرد خسارت دیده متحمل می شوند و شخصا میروند تا با صافکار و نقاش تسویه حساب نمایند تقدیر و تشکر می کنم و مطمئن هستم که قانون اینگونه دستور داده است و منافع شخصی در میان نیست فقط بیچاره روسای بیمه در تهران و شهر های بزرگ که فاصله اداره شون تا صافکاریها انقدر زیاد هست که فکر کنم هروز فقط خسارت یک ماشین را بدهند و یا شاید هم بیمه ایران یک دفتر خاصی در صافکاریها و نقاشی ها ایجاد کرده است  

جمعه 18 فروردين 1390برچسب:, :: 18:9 :: نويسنده : گل اقا

سالها قبل وقتی با بی بی گل بانو ازدواج کردیم و اوردمش به خانه جدیدم به رسم سالروز اولین تولدش بعد ازدواج در حیاط بزرگ خانه امان یک نهال درخت افرا کاشتیم و اسمش را هم اون موقع جوان و احساسات عاشقانه داشتیم هم من هم بی بی گل بانو بله در طراوت جوانی اسمش را گذاشتیم خانم بهار اخه اسم اصلی بی بی گل بانو بهاره بله و سالها ان درخت  با ما رشد کرد و بزرگتر شده و برگهای سبزش سایه حیاط خلوت ما و حتی همسایه بغلی مان بود نمیدانم کدام شیر پاک خورده ای به بی بی گل بانو مثلا هرس یاد داده بود هرسال در تابستان سرکار علیه یک ساطور اشپزخانه که بی شباهت به تبر نیست برمیداشت و تمام شاخ وبرگهای جوان و سبز خانم بهارمون را به اسم هرس و اصلاح قطع میکرد 

امسال هم بر اساس همان سنت قدیمیون کمی وسایل و تنقلات برای خودم و بی بی گل بانو و کمی کودبرای خانم بهار تهیه کردم که مثلا سالگرد بگیریم وارد خانه که شدم دیدم بانو باز هم همان تبر معروف " ساطور اشپزخانه اش " دستشه و میخواهد دوباره قطع کند شاخه های سبز و بهاری خانم بهارمون را که یواش یواش در استانه باز کردن چتر زیبا و سبزش برای سایه افکنی بود دیگر خونم بجوش امد بطرفش رفتم و با زور و زحمت اخه بی بی گل بانو تکواندو کاره ساطوره را از دستش گرفتم و داد زدم چی میکنی بانو " شما بخوانید خواهش کردم چون بنده کمی زن ذلیلم " گفت دارم هرسش می کنم گفتم بانوی عزیزم این درخت ها را هرچقدر بیشتر هرس کنی بیشتر به شاخ و برگش افزوده میشه هرس راهی داره زوری که نیست گفت پس باید از ریشه درش بیارم گفتم اخه این درخت که سایه حیاط خلوت ماست یادگار جوانی ماست و حتی گاهی برای رختهای شسته ات اویز شده و هر سال با گلهای زیبایش شاد شده ایم چرا باید قطع شود گفت خوب تا امروز خوشم میامد از امروز خوشم نمی یاد باید قطعش کنی گفتم بانو همه دارند نهال میکارند حتی دیدی که رهبر عزیزمون هم درختکاری را عزیز داشتند و خودشون شخصا درختکاری فرمودند که طبیعتمون سر سبز بشه و سایه و طراوت سبزی همه جا را بگیرد تو حالا میخواهی درخت سر سبز به این بزرگی و محکی را قطع کنی نمی گی مردم و همسایه ها به این کارت میخندند

بی بی گل بانو که گویا عنادش گل کرده بود ساطور را از دستم قاپید و با چند ضربه کاری دوباره تعدادی شاخه های زیبا و سبز درخت را بقول خودش هرس کرد و گفت دیدی حق با منه دیگه خیلی بزرگ شده و جای منو تو حیاط میگیره با کمی هرس درست میشه و با اقتدار رفت تو خونه

من مانده بودم و بهار بانو که در استانه سر سبزی طبیعت باید شاهد قطع شاخه های نو و سبزش می بودم و اگر طرف بی بی گل بانو نبود حتما طلاقش میدادم

بهر حال امیدوارم که با تاسی از ولایت معظم رهبری در استانه این بهار نو شهرداری و ما مردم با کاشت درختهای سبز و زیبا بر طراوت و سر سبزی شهر و جامعه مان بیافزائیم که چاره طراوت و پاکی و شادابی جامعه و مردم در سر سبز بودن محیط اطرافمان است   

پنج شنبه 25 اسفند 1389برچسب:, :: 18:26 :: نويسنده : گل اقا

 


قفرخان ما که از همون بچگی فوتبالیست خوبی بود و موقعیت ها را خوب انالیز میکنه ایندفعه هم وقتی دید تیمش با اینهمه بله قربان گو و مبلغان پستی بازهم احتمال بردش تو مسابقه خیلی کمه خیلی سریع با استفاده از شیوه میرزا محمد خانی " مارادونای انتخابات شاهی عربلوئی " تغییر سیستم داد و اینبار تصمیم کبری گرفت که بجای پاسهای تو در و مورد دار کردن بازیکن مقابل ، از تاکتیک جدیدی بهره ببره

البته قفرخان یادش رفته که اونموقع که مارادونا تو هشترود بازیها را میبرد نخبگان هشترودی نه اینقدر زیاد بودند و نه اینقدر متحد

بله قفرخان در همین راستا بازی و نمایش احداث پالایشگاه را شروع نمود بعد از نصب ۳ تابلو در ۳ نقطه مجزا از هم برای محل احداث پتروشیمی یکهو با یک دربیل رو پا گفت من کی گفتم پتروشیمی پالایشگاه بود حالا بگذریم که خود دکتر احمدی نژاد هم شاهد هستند که ایشون تو پاس اول گفتند پتروشیمی

بله قفرخان شروع بازیش را اینگونه شروع کرد و نامه ای نوشت و کتبا در خواست نمود مسئولین وزارت هم برای اینکه لائی نخورند و قفرخان گناه رو سر اونها نندازه گفتند خوب ۳۰هکتار زمین بدهید چشم

قفرخان که خیلی دوست داره با اسلومیشن بازی از داور پنالتی بگیره اولش اومد ۱۱ هکتار زمین را معرفی نمود بعدش در حرکت بعدی اومد زمینهایی را معرفی کرد که نه سند دارند و نه اصلا معلومه کجا هستند چون زمینهای خراسانک و چپینی نصفشون اوقافی است و بقیه شون هم حریم رودخانه قرنقو وحریم راه روستائی است و حتی تا این تاریخ میله گذاری هم نشده تا مشخص بشود اصلا این زمینها کجاست

بعد هم در یک اقدام کاملا فوتبالی داور را دید تا یک کاشته براش بگیره و مهندس نگهبان درست مثل سرهنگ پادگان میرزا محمدخان و مثل ولیزاده دانشگاه ازاد در سال ۸۲ تائید نمود که چی ؟ شق القمر نموده و در سال ۹۰ بهمن ماه یعنی یکماه تا انتخابات به بهره برداری میرسه و بعدش هم برای اینکه ضربه کاشته قفرخان گل نشه با لبخند گفت البته پالایشگاه سال ۹۱ تمام میشود حالا این چه پالایشگاهی است که ۱۰ ماهه محصول میده و ۲۴ ماهه تموم میشه از تاکتیکهای میرزا محمد خانی است و صد البته قفرخان برای اینکه تیمش از میرزا محمد خان عقب نمونه مثل ایشون نامگذاری هم نمود و اسمش هم شده ارکان پارس هشترود عجب اسمی

بعد هم اصلا معلوم نشد که داور بازی چطور میخواهد تاسیساتی که ۳۰ هکتار زمین میخواست را در ۱۱ هکتار کمتر از نصفش جا بده بعدش هم معلوم نشد که حالا که تاسیسات ۱۱ هکتاری شده ایا اون ۲۰۰۰ نفر شاغل هم کم میشه یا همونها میموند

این خلاصه بازی جدید قفرخان بود با روح وفکر مردم منطقه

اما حالا کمی جدی روی سخنمان با ناظر و فدراسیون بازی یعنی نمایندگان دولت عدالت گستر و مهرورز در استان و شهرستان یعنی استاندارمحترم و فرماندار عزیزمان است که

اقای استاندار در سال ۸۲ وقتی ۲۰هکتار زمین به دانشگاه آزاد توسط برادران نوروزی اهدا شد اقای ولیزاده دقیقا مثل همین اقای مهندس نگهبان فرمودند یکساله میسازیم ولی نه تنها ساخته نشد که هر چند سال ۱۰ هکتارش به اب میرود بعد هم بپرسید از اهدا کنندگان که ماجرای سند زدن و... چه بود؟

اقای استاندار چطور میخواهند پالایشگاهی که برایش  ۳۰هکتارزمین درخواست شده بود را در ۱۱ هکتار جا کنند

اقای استاندار چطور شرکت ملی نفت حاضر میشود در زمین بی سند و بی هویت بدلیل عدم میله گذاری توسط منابع طبیعی و عدم تهیه نقشه وسند و حتی عدم تغییر کاربری انها بیاید پالایشگاه بزند ایا احتمال ندارد فردا این ملک مدعی خصوصی پیدا کند ایا این به سخره گرفتن فهم و درک مردم و قانون گرائی دولت قانوگرا نیست

اقای استاندار چرا وقتی همه کارهای لازمه انجام نشده وقتی هنوز محل اماده نیست وقتی ..... اجازه میدهید با نمایش و کاراناوال انتخاباتی از امکاناتی که دولت عدالت گستر بی منت به مردم می بخشند سوءاستفاده کنند

چرا با این عجله آیا نمی توانند صبرکنند و پس از اصلاح کاربری و گرفتن سند و.... اقدام کنند آیا این شو انتخاباتی نیست

اقای استاندار ما مردم ولایت مدار و ولایت دوست منطقه  از شما صریحا می خواهیم که نگذارید با اصل ولایت مداری و همسوئی با دولت عدالت گستر و مهرورز  ما مردم بازی شود نگذارید کسانی برای قدرت طلبی از نام پاک دکتر احمدی نژاد مرد صادق و زحمتکش و مردمی و ولایت دوست سوءاستفاده کنند

اقای استاندار اینها ابهاماتی است که ما مردم هشترود داریم و اذعان داریم که مگر نه این است که

     خشت اول گر نهد معمار کج          تا ثریا میرود دیوار کج

چگونه به سرانجام خواهد رسید پروژه ای که از اول بروی خشتهای کج ذکر کرده بالا بنا شود  

چرا اجازه میدهید با بازی کردن با فکر و اندیشه مردم ، بین دولت و مردم دیوار بی اعتمادی بسازند چرا در حالی که دولت عدالت گستر ما صادقانه با مردمش سخن می گوید اجازه این کارها داده میشود جناب آقای استاندار حال که دولت میخواهد در راستای عدالت گستری روزافزونش به مردم این منطقه کمک و مساعدتی نماید ایا درست است که انان که تا دیروز مخالف دولت و مردم بودند امروز از ان بهره برداری نمایند در حالی که این حق ملت است که توسط رئیس جمهور محبوب و صادق و با عدالتمان به ما هدیه می شود  اگر طرح ملی است ما مردم هشترود حاضریم با جان و دل زمینهای خود را برای اینکار مجانا در اختیار بزرگ مرد عدالت گستر دولت قرار دهیم و دیگر نیازی به زمینهای بی سند و موقوفه چپینی و خراسانک نباشد چرا در ۳۰۰-۴۰۰هکتار زمینهای شهرک ورقه چنین کاری صورت نمیگیرد چون سند دارندو هویت  

چرا به مردم مثل رئیس حمهور صادقانه نمی گوئید که اگر واقعا قرار است در منطقه کاری انجام شودحاصل دسترنج خود ما مردم در انتخاب اگاهانه رئیس جمهور تلاشگر و عدالت دوستمان می باشد تواضع شما و رئیس دولت در خدمت بی منت به مردم ایران اسلامی ستودنی است وقابل تعظیم و ستایش است  اما گاهی اوقات سکوت به نفع مردم و دولت نیست که برخی خدمت بی منت شما زحمتکشان صدیق دولت و ملت را به نفع خود مصادره نمایند

نگذارید که کسی که مردم بخاطر نداشتن همسوئی با دولت در خدمت رسانی به مردم ایران اسلامی میخواهند کنارش بگذارند با این ترفند دوباره ساز ناسازگاری با دولت مردمی و مردم ولایت مدار را سر دهد

ما مردم ولایت مدار و ولایت دوست هشترود و چاراویماق ، به این فرد میگوئیم اگر بنای خدمت به منطقه را داشتی که بیمارستان قره اغاج واجب تر بود اگر بنای خدمت داشتی که طرحهای نیمه تمام انبار نفت ، پادگان امام حسن مجتبی (ع) واجب تر بود ، اگر بنای خدمت داشتی همین اشتغال کذائی با سر و سامان دادن به واحدهای تولیدی راکد شهرمان میسرتر بود

ما اطمینان داریم که در عصر حکومت امام زمان و رهیری ولی امر مسلمین جهان رهبر فرزانه و دانشمندمان و در دوره دولت عدالت گستر و مهرورز و مردمی دکتر احمدی نژاد هرچه از طرف دولت هدیه شود به این مردم هرچند کوچک قابل تقدیر است و ستایش

اما خواهشا نگذارید که خدمت بی منت این تلاشگر عرصه سازندگی و عدالت را بنام خود مصادره کنند که عین ظلم است در حق ان مرد پرتلاش و زحمت کش دولت دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور محبوب و مردمی و ولایت مدار

ما با چشمان باز و بصیرتی اگاهانه و با لبیک به ندای مقام معظم و شامخ ولایت و در همسوئی با دولت اصرار داریم که صریح با مردم سخن برانید که سالهاست با چنین اعمالی سعی کرده اند بین ما و دولتمان دیوار بی اعتمادی بسازند هرچند که ما میدانیم و میشناسیم مردان بی ادعا و زحمتکش این نظام مقدس الهی را

پنج شنبه 25 اسفند 1389برچسب:, :: 18:26 :: نويسنده : گل اقا

 


قفرخان ما که از همون بچگی فوتبالیست خوبی بود و موقعیت ها را خوب انالیز میکنه ایندفعه هم وقتی دید تیمش با اینهمه بله قربان گو و مبلغان پستی بازهم احتمال بردش تو مسابقه خیلی کمه خیلی سریع با استفاده از شیوه میرزا محمد خانی " مارادونای انتخابات شاهی عربلوئی " تغییر سیستم داد و اینبار تصمیم کبری گرفت که بجای پاسهای تو در و مورد دار کردن بازیکن مقابل ، از تاکتیک جدیدی بهره ببره

البته قفرخان یادش رفته که اونموقع که مارادونا تو هشترود بازیها را میبرد نخبگان هشترودی نه اینقدر زیاد بودند و نه اینقدر متحد

بله قفرخان در همین راستا بازی و نمایش احداث پالایشگاه را شروع نمود بعد از نصب ۳ تابلو در ۳ نقطه مجزا از هم برای محل احداث پتروشیمی یکهو با یک دربیل رو پا گفت من کی گفتم پتروشیمی پالایشگاه بود حالا بگذریم که خود دکتر احمدی نژاد هم شاهد هستند که ایشون تو پاس اول گفتند پتروشیمی

بله قفرخان شروع بازیش را اینگونه شروع کرد و نامه ای نوشت و کتبا در خواست نمود مسئولین وزارت هم برای اینکه لائی نخورند و قفرخان گناه رو سر اونها نندازه گفتند خوب ۳۰هکتار زمین بدهید چشم

قفرخان که خیلی دوست داره با اسلومیشن بازی از داور پنالتی بگیره اولش اومد ۱۱ هکتار زمین را معرفی نمود بعدش در حرکت بعدی اومد زمینهایی را معرفی کرد که نه سند دارند و نه اصلا معلومه کجا هستند چون زمینهای خراسانک و چپینی نصفشون اوقافی است و بقیه شون هم حریم رودخانه قرنقو وحریم راه روستائی است و حتی تا این تاریخ میله گذاری هم نشده تا مشخص بشود اصلا این زمینها کجاست

بعد هم در یک اقدام کاملا فوتبالی داور را دید تا یک کاشته براش بگیره و مهندس نگهبان درست مثل سرهنگ پادگان میرزا محمدخان و مثل ولیزاده دانشگاه ازاد در سال ۸۲ تائید نمود که چی ؟ شق القمر نموده و در سال ۹۰ بهمن ماه یعنی یکماه تا انتخابات به بهره برداری میرسه و بعدش هم برای اینکه ضربه کاشته قفرخان گل نشه با لبخند گفت البته پالایشگاه سال ۹۱ تمام میشود حالا این چه پالایشگاهی است که ۱۰ ماهه محصول میده و ۲۴ ماهه تموم میشه از تاکتیکهای میرزا محمد خانی است و صد البته قفرخان برای اینکه تیمش از میرزا محمد خان عقب نمونه مثل ایشون نامگذاری هم نمود و اسمش هم شده ارکان پارس هشترود عجب اسمی

بعد هم اصلا معلوم نشد که داور بازی چطور میخواهد تاسیساتی که ۳۰ هکتار زمین میخواست را در ۱۱ هکتار کمتر از نصفش جا بده بعدش هم معلوم نشد که حالا که تاسیسات ۱۱ هکتاری شده ایا اون ۲۰۰۰ نفر شاغل هم کم میشه یا همونها میموند

این خلاصه بازی جدید قفرخان بود با روح وفکر مردم منطقه

اما حالا کمی جدی روی سخنمان با ناظر و فدراسیون بازی یعنی نمایندگان دولت عدالت گستر و مهرورز در استان و شهرستان یعنی استاندارمحترم و فرماندار عزیزمان است که

اقای استاندار در سال ۸۲ وقتی ۲۰هکتار زمین به دانشگاه آزاد توسط برادران نوروزی اهدا شد اقای ولیزاده دقیقا مثل همین اقای مهندس نگهبان فرمودند یکساله میسازیم ولی نه تنها ساخته نشد که هر چند سال ۱۰ هکتارش به اب میرود بعد هم بپرسید از اهدا کنندگان که ماجرای سند زدن و... چه بود؟

اقای استاندار چطور میخواهند پالایشگاهی که برایش  ۳۰هکتارزمین درخواست شده بود را در ۱۱ هکتار جا کنند

اقای استاندار چطور شرکت ملی نفت حاضر میشود در زمین بی سند و بی هویت بدلیل عدم میله گذاری توسط منابع طبیعی و عدم تهیه نقشه وسند و حتی عدم تغییر کاربری انها بیاید پالایشگاه بزند ایا احتمال ندارد فردا این ملک مدعی خصوصی پیدا کند ایا این به سخره گرفتن فهم و درک مردم و قانون گرائی دولت قانوگرا نیست

اقای استاندار چرا وقتی همه کارهای لازمه انجام نشده وقتی هنوز محل اماده نیست وقتی ..... اجازه میدهید با نمایش و کاراناوال انتخاباتی از امکاناتی که دولت عدالت گستر بی منت به مردم می بخشند سوءاستفاده کنند

چرا با این عجله آیا نمی توانند صبرکنند و پس از اصلاح کاربری و گرفتن سند و.... اقدام کنند آیا این شو انتخاباتی نیست

اقای استاندار ما مردم ولایت مدار و ولایت دوست منطقه  از شما صریحا می خواهیم که نگذارید با اصل ولایت مداری و همسوئی با دولت عدالت گستر و مهرورز  ما مردم بازی شود نگذارید کسانی برای قدرت طلبی از نام پاک دکتر احمدی نژاد مرد صادق و زحمتکش و مردمی و ولایت دوست سوءاستفاده کنند

اقای استاندار اینها ابهاماتی است که ما مردم هشترود داریم و اذعان داریم که مگر نه این است که

     خشت اول گر نهد معمار کج          تا ثریا میرود دیوار کج

چگونه به سرانجام خواهد رسید پروژه ای که از اول بروی خشتهای کج ذکر کرده بالا بنا شود  

چرا اجازه میدهید با بازی کردن با فکر و اندیشه مردم ، بین دولت و مردم دیوار بی اعتمادی بسازند چرا در حالی که دولت عدالت گستر ما صادقانه با مردمش سخن می گوید اجازه این کارها داده میشود جناب آقای استاندار حال که دولت میخواهد در راستای عدالت گستری روزافزونش به مردم این منطقه کمک و مساعدتی نماید ایا درست است که انان که تا دیروز مخالف دولت و مردم بودند امروز از ان بهره برداری نمایند در حالی که این حق ملت است که توسط رئیس جمهور محبوب و صادق و با عدالتمان به ما هدیه می شود  اگر طرح ملی است ما مردم هشترود حاضریم با جان و دل زمینهای خود را برای اینکار مجانا در اختیار بزرگ مرد عدالت گستر دولت قرار دهیم و دیگر نیازی به زمینهای بی سند و موقوفه چپینی و خراسانک نباشد چرا در ۳۰۰-۴۰۰هکتار زمینهای شهرک ورقه چنین کاری صورت نمیگیرد چون سند دارندو هویت  

چرا به مردم مثل رئیس حمهور صادقانه نمی گوئید که اگر واقعا قرار است در منطقه کاری انجام شودحاصل دسترنج خود ما مردم در انتخاب اگاهانه رئیس جمهور تلاشگر و عدالت دوستمان می باشد تواضع شما و رئیس دولت در خدمت بی منت به مردم ایران اسلامی ستودنی است وقابل تعظیم و ستایش است  اما گاهی اوقات سکوت به نفع مردم و دولت نیست که برخی خدمت بی منت شما زحمتکشان صدیق دولت و ملت را به نفع خود مصادره نمایند

نگذارید که کسی که مردم بخاطر نداشتن همسوئی با دولت در خدمت رسانی به مردم ایران اسلامی میخواهند کنارش بگذارند با این ترفند دوباره ساز ناسازگاری با دولت مردمی و مردم ولایت مدار را سر دهد

ما مردم ولایت مدار و ولایت دوست هشترود و چاراویماق ، به این فرد میگوئیم اگر بنای خدمت به منطقه را داشتی که بیمارستان قره اغاج واجب تر بود اگر بنای خدمت داشتی که طرحهای نیمه تمام انبار نفت ، پادگان امام حسن مجتبی (ع) واجب تر بود ، اگر بنای خدمت داشتی همین اشتغال کذائی با سر و سامان دادن به واحدهای تولیدی راکد شهرمان میسرتر بود

ما اطمینان داریم که در عصر حکومت امام زمان و رهیری ولی امر مسلمین جهان رهبر فرزانه و دانشمندمان و در دوره دولت عدالت گستر و مهرورز و مردمی دکتر احمدی نژاد هرچه از طرف دولت هدیه شود به این مردم هرچند کوچک قابل تقدیر است و ستایش

اما خواهشا نگذارید که خدمت بی منت این تلاشگر عرصه سازندگی و عدالت را بنام خود مصادره کنند که عین ظلم است در حق ان مرد پرتلاش و زحمت کش دولت دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور محبوب و مردمی و ولایت مدار

ما با چشمان باز و بصیرتی اگاهانه و با لبیک به ندای مقام معظم و شامخ ولایت و در همسوئی با دولت اصرار داریم که صریح با مردم سخن برانید که سالهاست با چنین اعمالی سعی کرده اند بین ما و دولتمان دیوار بی اعتمادی بسازند هرچند که ما میدانیم و میشناسیم مردان بی ادعا و زحمتکش این نظام مقدس الهی را

پنج شنبه 25 اسفند 1389برچسب:, :: 18:24 :: نويسنده : گل اقا

 

در مطلب قبل نوشتیم که چه بر سر همایش توسعه هشترود امد جالب این است که دقیقا پیش بینی گل اقا درست از اب درامد و جناب اقای موسوی شهردار که در دوره قبل هم بعنوان هئیت موسس کاپیتان بودند اینبار هم به همان عنوان و رئیس هئیت موسس و رئیس کل انتخاب شدند

گل اقا پیشاپیش همایش "توسعه سابق " پیشرفت هشترود را که میرود پا در راه سابقه درخشانش بگذارد را به شهردار و شورای شهر و .... تبریک عرض می نماید

عجیب نیست در استانه سال ۹۰ که قرار است انتخابات مجلس برگزار شود مسئولینی که یکسال بود خبری از انها نبود یکهو دلسوز و حامی پیشرفت و توسعه هشترود شده اند

۱- شو نمایشی همایش پیشرفت هشترود برای مثلا مقابله با تاکتیک ناپلئونی قفرخان

۲- شو نمایشی پالایشگاه پارس هشترود برای مثلا مقابله با شو نمایشی فوق الذکر

در همین راستا شاغلام تصمیم گرفته یکسال بعد از پایان  انتخابات مجلس

شو و نمایش کی بود کی بود من نبودم " که در ان تمامی این برگزار کنندگان با رد شو های فعلی خواهند گفت کی ؟ کجا ؟" را برگزار نماید

کلیه علاقمندان می توانند با عضویت در خبرنامه بروشور تبلیغاتی همایش چه کنم چیکار کنم کی کی بود من نبودم را دریافت کنند به بهترین تکذیب کننده حرفهای قبل از انتخابات صندلی سبز نمایندگی اهدا میگردد

در دوره گذشته اقای عبدی " حاجی میکی خودمان " توانست با ۲ وعده اساسی بیمارستان و کارخانه و تکذیب و عدم انجام قولهایش این جایزه را ببرد البته بعدا معلوم شد که وی جایزه را به حاجی قفرخان بخشیده بود

پنج شنبه 24 اسفند 1389برچسب:, :: 18:28 :: نويسنده : گل اقا

 

در راستای اهداف گل اقائی و لزوم پاسخ گوئی مسئولین به مردم در چهار چوب قانون اساسی و مقام عظمای ولایت خوشبختانه مسئولین هشترود به فکر ایجاد وبلاگی برای پاسخگوئی و جلب نظرات مردم برای روند بهتر کارها و برقراری بیشتر عدالت شدند

گل اقا نظر زیر را در وبلاگ پیشگامان پیشرفت هشترود همان وبلاگ مربوطه قرار داده و از حسن تدبیر فرمانداری محترم برای همسوئی بیشتر و همگامی فراتر با دولت عدالت ورز جمهوری اسلامی تشکر و قدردانی میکنیم

نظر گل اقا که امیدواریم نمایش داده شود

سلام

تولد این وبلاگ را تبریک عرض می نمایم و امیدوارم در خدمت مردم و منافع و مصالح عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و منویات رهبری فرزانه پیر ولایت و دولت عدالت گستر همه هر انچه باید نوشت را بنویسید نه انانی که در خدمت گروه یا منافع خاص بکار اید

گل اقا از حضور وبلاگی با نویسندگی شهردار محترم - رئیس جهاد کشاورزی - فرماندار محترم و معاون محترم فرماندار و اقای طایری که فعلا نمی شناسمشان  استقبال نموده و افتخار می نمایند که انرا بعنوان اولین وبگاه  پاسخگوئی مسئولین به کاستی ها و نواقصات و دردهای مردم منطقه در چهار چوب قانون  و ولایت لینک نماید

بار دیگر صمیمانه تبریک عرض می نمایم و در مقابل این تصمیم بزرگوارانه حضرات که  به خواست مردم برای پاسخگوئی مسئولین در قبال خودشان ارج نهادند سر تعظیم و ارادت فرو می اورد که گل اقا از همان روز اول تنها و تنها هدفش همین بود که بفرموده امیرمومنان علی (ع) مردم حق دارند از مسئولین بپرسند و مسئولین تکلیف دارند که پاسخ بدهند

این همان راه امام راحل (ره) ، طریقه ولایت مداری و ولایت دوستی است و همسوئی با عدالت ورزترین دولت انقلاب اسلامی است

مبارک است این رویداد عظیم و باشکوه که بی شک نقش گل اقا هم در ان کمی شاید بگوئید هیچ ولی نقشی حالا قبول کنید از نظر شما کم ولی برای ما زیاد داشته است

جناب معاون و شهردار عزیز حالا میتونید راحت در مورد شغلها و کارهایتان توضیح ندهید نه ؟ راستی عین این نظر را در وبلاگ مان  با توضیح در مورد وبلاگتان میگذاریم یکهو بدتان نیاد پاکش کنید که اصل عدالت میره زیر سوال

راستی رنگ تیره دل را میگیرد در بحث وبلاگ نویسی وبلاگهای تیره معمولا خوانندگان کمی دارند و بسیار زود از خواندن مطالب افسره میشوند چون چشمها را اذیت میکند در وبلاگ گل اقا سایت پیچک قالبهای زیبائی دارد پیشزفت شکوه تلاش و سازندگی دولت و مردم است باید شاد بود و شاد زیست در این پیشگامی تان سیاه رنگ عزاست

و تبریک به مردم فهیم و اگاه منطقه که با نظرات سازنده و انتقادهای موثر و قانونی به یکی از خواستهای دیرینه اشان با پیگیری در وبلاگ گل اقای خودشان رسیدند گل اقا در مقابل حضور عظیم مردم و نظرات سازنده و منتقدانه سر تعظیم و ارادت فرو می اورد

این عیدی خوبی بود در اغاز سال ۱۳۹۰ از سوی مسئولین که رفته رفته با بصیرت کامل تر میروند که با پاسخگوئی در مورد کاستی ها به مردم منطقه به فرمان مقام ولایت مبنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی همت گمارند بی شک پاسخگوئی مسئولین منطقه به مردم ولایت دوست و ولایت مدار 

مردم را در عزم خود برای دفاع از ولایت فقیه و میراث گرانبهای خمینی بت شکن بیش از پیش راسخ تر و مصم تر خواهد ساخت

پنج شنبه 24 اسفند 1389برچسب:, :: 18:25 :: نويسنده : گل اقا

 

در راستای مطلب شو انتخاباتی یا پالایشگاه ، امروز در جلوی مخابرات به دو پارچه تبلیغاتی برخوردیم که کلی برایمان جالب بود

چرا

اول اینکه مدیران بله قربان گو و بی خاصیت برای منطقه آنقدر از یادگیری شیوه مارادونائی و دائی جان ناپلئونی قفرخان برای پیروزی ناپلئونی تر در انتخابات سال ۹۰  ذوق زده و هیجان زده شده اند که

۱- مسئول دانشگاه پیام نور بجای رسیدگی به امورات دانشگاهش بلافاصله شروع کرده به تبریک گوئی  

۲- مسئول دانشگاه ازاد که خیلی بیشتر از رفیقش در دانشگاه پیام نور ذوق زده شده هیجانزده نوشته است افتتاح مجتمع پالایشگاهی ....

شاغلام با خواندن این پارچه پلاکارد گفت : 

جالبه که فقط این دورئیس دانشگاه پیام نور و آزاد که هردو در کمال لیاقت " شما بخوانید پارتی بازی و جناحی " توسط قفرخان به این مسئولیت رسیده اند بلافاصله نشان دادند که کلی مسئولند و با لیاقت چرا که فکر کردن به حوزه تحت مسئولیت در امورات این دو مسئول نیست کافی یک پلاکارد بزنی تا یکسال هم رئیس بمونی

بعدش به رئیس دانشگاه آزاد اسلامی شدیدا توصیه می کنیم که بابا مثلا تو رئیس دانشگاهی افتتاح با کلنگ زنی تومنی سه زار فرق داره و کلی توفیر داره و خودت ثابت کردی که سوادت در حد مجیز گوئی است نه بیشتر و البته خیلی با لیاقتی

حالا هی بگید شاغلام شیت است و این بقول رئیس دانشگاه آزاد افتتاح پالایشگاه شو و نمایش تبلیغاتی نیست

راستی به نظر شما چرا از طرف مردم یک پلاکارد نصب نمی شود

پنج شنبه 23 اسفند 1389برچسب:, :: 18:29 :: نويسنده : گل اقا

 

در پی درخواستهای مکرر چند نفر برای حذف و پاک کردن نظرات جهت مباحثات جدید باید اذعان کنم که متاسفانه بنده حق حذف یا ویرایش هیچ نظری را ندارم

اما میتوانم با شرایطی کاری بکنم که شما هم ازادانه مناظره نمائید

از این به بعد نظرات مناظره ای خود را در همین بگذارید بنده همه انها را عینا در صفحه مناظره میگذارم و مناظره های خوب و سازنده ای می توانیم داشته باشیم همه جانبه و فراجناحی و با همه اندیشه ها و طرز فکر ها و تمامی طرفداران و دوستان البته این به ان معنی نیست که در مورد مطالب دیگر نظر ندهید این پست فقط برای انانی است که میخواهند در مناظره حضور داشته باشند و گرنه تمامی پستها نظرخواهی اشان ازاد است و نظر همه محترم 

شرایط :

1.       نظر در همین پست  باشد

2.       از توهین و هتک حرمت خانواده مسئول یا هر فردی خودداری شود که ناچار به ویرایش ان کلمات زشت و توهین امیز نباشم در اصل نظر کاری انجام نخواهم داد ولی کلماتی مانند ساسی مانکن و... را حذف خواهم نمود

3.       فقط در باره  منطقه خودمان هشترود و چاراویماق و بخشهای تابعه و مسئولین اظهار نظر بنمائید در مورد سیاستهای کلان کشوری بنده و بی شک هر ایرانی و اذربایجانی تابع قانون اساسی و منویات رهبری فرزانه بوده و خواهیم بود که ما اصول ولایت و قانون را سر لوحه هر کاری میدانیم

4.       در مورد اشخاص حقوقی مانند ادارات فقط با مدرک نظری بدهید

5.       در مورد اشخاص حقیقی چنانچه در موردی مطمئن نیستید فقط حرف اول ونام و نام خانوادگی را ذکر کنید مثل گ. ه یعنی گل اقا هشترود

6.       در چهار چوب قانون اساسی نظرات خود را قید کنید

7.       بیائید در اینجا واقعا و با رضای خدا هرکس راکه درست کار میکند و میشناسیم معرفی کنیم و هرکسی که نواقصی دارد اعلام کنیم تا خود را اصلاح و به ارمانهای رهبری و مردم باز گردد

بنده به نام نامی خداوند و تمامی مقدسات قول میدهم نظرهائی که خارج از این اصول نباشند را در صفحه مناظره با نام نظر دهند بگذارم و اتفاقا معتقدم که هر چقدر فضای نقد و انتقاد از مسئولین شهرستانی و کاندیداها بیشتر شود به ان مدینه فاضله مد نظر رهبری و دولت نزدیکتر خواهیم شد

باید با ایجاد این روحیه یعنی پرسشگری و پاسخگوئی مسئول برای رسیدن به ارمانمان هشترود و چاراویماقی اباد و توسعه یافته کمک کنیم

میتوانید با شرکت در نظر سنجی در همین رابطه در وبلاگ نظرتان را اعلام هم نمائید

 در ضمن در مورد هزینه انتخابتی هر کاندیدا در انتخابات مجلس ۴.۱درصد به ۵-۱۰ میلیون تومان  - ۴.۱به ۵۰-۱۰۰میلیون تومان - ۱۲.۵ درصد به۲۰۰ -۳۰۰ میلیون تومان-۵۸.۳ به ۴۰۰-۵۰۰ میلیون تومان - ۱۲.۵ درصد به ۵۰۰- ۱میلیارد تومان -۴.۱ درصد به بالای ۱ میلیارد تومان و ۴.۱ درصد به خیلی بالاتر رای داده اند که در اینجا انرا هم برمیداریم   

پنج شنبه 22 اسفند 1389برچسب:, :: 18:30 :: نويسنده : گل اقا

 

نمیدونم ۱۳-۱۴ سال پیش وقتی مسئولین وقت با بوق و کرنا همایش توسعه " پیشرفت فعلی " هشترود را با حضور بالاترین مقام اجرائی بعد از رئیس جمهور یعنی دکتر حبیبی معاون اول ریاست جمهوری برگزار کردند میگذرد

و حالا باز هم همایشی دیگر و باز هم همایشی برای توسعه هشترود

من با موضوع مشکل ندارم ولی با اصل ان به چند دلیل مخالف برای همین تاریخچه ای گذری از همایش توسعه هشترود ،چگونگی تشکیل اهداف و ثمره ان را شرح میدهم و بقیه را مردم خود خوب میدانند 

همایش توسعه هشترود در۱۳-۱۴ سال پیش با حضور معاون اول ریاست جمهوری برگزاتر شد ثمره انهمه هزینه برای هشترود و هشترودیان تولد یک شرکت شوم و بد فرجام بود شرکتی که علیرغم همه وعده ها و وعیدها فقط ۱۵۱ میلیون تومان پول گوشواره و النگوی زنان روستائی و شهری بود که برای توسعه شهر عزیزشان حتی از ان دریغ نکردند اقای صاقی جابر در انموقع در سازمان همیاری ۴۰ میلیون تومان سهم خریدند و رای خود را به ادمشان دادند و هرگز حق السهم بحساب شرکت واریز نشد

و تعداد زیادی نهادها و ادارات دولتی که ذکر انها موجب اطاله کلام میگردد

بعد این شرکت توسعه و عمران به ریاست هئیت مدیره دکتر ابراهیم زاده و مدیرعاملی الیاس غفارزاده تشکیل و پول مردم بسوی دلالی و خرید گازوئیل سوق داده شد که تنها در یک مورد هزینه دموراژ کشتی های حامل گازوئیل شرکت از اصل پول و سودش هم فراتر شد

ربا خواری بنام سرمایه گذاری با بهره سالیانه ۶۰درصد ، حیف و میل اموال مردم و دولت و بیت المال و...... چیزهایئی بود که شرکت توسعه هشترود به مردم هشترود هدیه داد

موسوی ها ، بلال زاده ها ، شاهی عربلوئی ، اقای فتح الهی فرماندار وقت هشترود و ...... بهمراه مدیر عامل و رئیس هئیت مدیره هرگز به مردم پاسخ ندادند که پول مردم چه شد

پول به درک ؟؟؟؟؟؟؟!!!! کسی نگفت که چرا با اعتماد مردم بازی کردید کسی نگفت که چرا با اعتقاد مردم بازی شد و کسی نگفت که نگفت و غفارزاده الان مسئول منطقه تفریحی بندر شرفخانه است بلال زاده هم مدتی شورا شدو الان هم مشغول گذران زندگیش است

تنها جعفر خسروی بود که بعنوان بازرس بارها و بارها از شیوه و راه مدیریتی انتقاد کرد و به او انگ مخالف شاهی بودن زدیم و گفتیم دروغ گوست

اما او راست می گفت  ثمره این شرکت شوم ، شیوع پدیده ضد اقتصادی ربا خواری در هشترود ، ایجاد بی اعتمادی در مردم به کارهای گروهی ، ایجاد تفرقه و...... بود

و امروز هم باز همایش توسعه " برای قاطی نشدن و برای گول زدن مردم نوشته اند " پیشرفت " حالا چه فرقی دارد با توسعه در لغتنامه دهخدا خبری نبود

بله امروز میخواهند همایش پیشرفت هشترود را کلید بزنند ما هنوز از اصل ماجرا خبر نداریم چون قرار است بعداز ظهر اطلاع رسانی شود

ولی در اخبار ۲۰:۳۰ حداقل مبلغ برگزاری یک همایش را ۲۰۰میلیون تومان اعلام نمودند حال چند سوال از مسئولین این همایش

۱- چرا در استانه انتخابات میخواهید اینرا برگزار کنید از پالایشگاه و پتروشیمی خبری نشده میخواهید با این شیوه .......

۲- هزینه اولیه همایش از کجا تامین می شود بیت المال یا جیب مردم

۳- تضمین شما برای مبتلا نشدن به سرنوشت قسمت اولش چیست

۴- معیار و الگو هایتان برای این همایش چیست

۵- اصلا ایا برای مشکل اب و جاده و برق و برخی مسئولین سر به هوا و حل مشکل اسفالت معابر و حل معضلات فضای سبزو نداشتن پارک و تفرجگاه و ..... نیازی به همایش است

۶- ایا با هزینه این همایش نمی توان در هشترود پارکی یجاد نمود

۷- ایا با هزینه این همایش نمیتوان در هشترود اشتغال ایجاد نمود

۸- ایا با هزینه این همایش نمی شود خیابانها را اسفالت نمود

میشود همه اینها میشود همایش پیشرفت بقول شما و توسعه ۲ در نظرمن فقط یک راه برد دارد انهم تبلیغات انتخاباتی و هیاهوی انتخاباتی و .........

البته ما منتظر یم که امروز در مسجد حرفهایتان را بشنویم اینها نظرات ما بود قبل از همایش بعد باز هم خواهیم نوشت

پنج شنبه 21 اسفند 1389برچسب:, :: 18:31 :: نويسنده : گل اقا

 

دختر خانم فدوی خان که با کلی زحمت از مدسه نمونه راهنمائی قبول شدند دیروز از مدرسه که امدند پرسیدم چه خبر که بچه زد زیر گریه که عمو گول اقا به ما تغذیه نمیدهند

ار انجائی که بنده در حد عقل ناقصم میدانم برای هر بچه مدرسه نمونه علاوه بر تغذیه رایگان عمومی روزانه از طریق دولت محترم بودجه ای واریز میشود بهمین دلیل فدوی مامور تحقیق شد و اینگونه می گوید

۱- در مدارس نمونه دیگر شهرستان روزانه در حدود ۵۰۰-۶۰۰ تومان تغذیه اساسی به بچه ها داده میشود

۲- در مدرسه نمونه راهنمائی اسوه شهرستان فقط تغذیه رایگان داده میشود و لاغیر

۳- حالا دلیل ندادن تغذیه که خیلی از بچه های محروم به امید ان با شکم گرسنه و صد البته بدلیل وضع مالی ضعیف به مدرسه می ایند چیست نمیدانیم

سرکار خانم رستم پور مدیر مدرسه مربوطه چرا به بچه ها روزانه حق اجیل مغز بادام یا گردو و  پسته که در سایر مدارس نمونه مرسوم است نمیدهند نمیدانیم

سرکار خانم مدیر مربوطه باز هم چرا روزانه یا هفته ای چند روز از دادن اب میوه که در سایر مدارس مرسوم است امتناع میکنند

سرکار خانم مدیر رستم پور نام که امیدواریم این کارش ربطی به مشابهت اسمی با اقای رستمی مسئول تغذیه اداره نداشته باشد باید پاسخگو باشند که چرا در حالیکه دولت محترم جمهوری اسلامی با طرح تحول اقتصادی در حال ثبات عدالت و گسترش ان در نظام مقدس جمهوری اسلامی می باشند این چنین با بی عدالتی ثمره زحمات دولت محترم بازی میکند و دشمنان اسلام و انقلاب و مقام ولایت و دولت را شاد می نمایند جناب اقای شاهی رئیس اداره ایا اصلا میدانستید در مدرسه فوق چنین تبعیضی وجود دارد یا در راه اردبیل مشغول خرید چوبدستی هستید که کلکسیونی از ان دارید

در نهایت از فرماندار محترم بعنوان نماینده دولت عدالت گستر که در مورد شیر یارانه ای ثابت نمودند که الحق نماینده دولت عدالت گستر هستند   و با سرعت و شتاب ویژه مشکل ان بچه ها را در اسرع وقت حل نمودند " دقیقا در عرض دو روز ایشان این مسئله را حل نمودند و عدالت دوستی خویش راو عدالت محوری دولت را ثابت تر نمودند"  بار دیگر میخواهیم اینبار نیز همانند رئیس جمهور عدالت ورز و قاطع و مردمی عمل نموده و این مشکل را نیز حل نمایند

که این خواست دولت عدالت گستر و مقام عظمای ولایت و مردم ولایت دوست منطقه است  

 

چندی یش در ماهنامه مطلبی داشتیم با عنوان جراح متخصص یا قصاب و همچنین قبل از ان از نبود متخصصین در بیمارستان امام حسین هشترود و تبدیل ان به درمانگاه در صورت ادامه روند فعلی سخن گفتیم که این حرفها به مذاق برخی ها خوش نیامد و جناب اقای رستمی یکی از مسئولین بخش که  با حمایت اقای م.ف معروف توسط قفرخان به ستی رسیده ما را به دروغگوئی و انکارواقعیتها تهدید نمود و ادعا داشت که ما کذاب هستیم

خوشبختانه از فیوضات سفر معنوی به عتبات لطف بی شمار فرزند زهرای اطهر بود به ما ،

 امروز وقتی به سایت شبکه بهداشت هشترود  مراجعه کردیم تا اخبار جدید را ببینیم مشاهده کردم که اقای رئیس شبکه بهداشت و درمان هشترود اعلام نموده است " تامین نیروی متخصص برای بیمارستان هشترود ضروری است " این جمله و توضیحاتش در ذیل  اثبات حق مطلبی است که ادا نموده ایم و مطمئننا ما هیچ مطلبی را بدون تحقیق و بررسی نمی نویسیم

سرپرست شبكه بهداشت ودرمان هشترود :

تامين نيروي متخصص براي بيمارستان هشترود ضروري است.»

....................................................................................................................

رئيس شبكه بهداشت ودرمان هشترود مشكل اساسي بيمارستان 96 تختخوابي هشترود را كمبود نيروي متخصص دانست . وی، همزمان با هفته سلامت درديدار ازبيمارستان امام حسين ( ع ) و بيماران افزود :

 كمبود پزشك متخصص باعث بروز مشكلات  دراين بيمارستان شده واين امرموجب خدمات رساني نامطلوب به بیماران حوادثی میشود                                                                           

وي كفت : با توجه به قرارگرفتن اين شهرستان در مسير آزاد راه پيامبراعظم (ص) وجاده قديم تبريز- تهران در محور قره چمن ،

مصدومان حوادث تصادفي و بيماران چارايماق نيز به اين بيمارستان منتقل مي شود و كمبود نيرو مشكلاتي درارايه ي خدمات بهينه به

بيماران  فراهم مي كند .

ایشان از مسئولان استاني خواست هرچه سريعتر در تامين نيروي متخصص اين بيمارستان اقدام نمايند تاازاين به بعد بيماران اين شهرستان ها براي مداوا به شهرستانهاي همجوار مراجعه نكنند .

این مورد ضمن اثبات صحت مطالب ما با دیگر چهره متعصبانی را که با علم به نواقصات فقط برای  خوش امدن فردی خاص مارا به کذب متهم می نمایند اشکار گردید

منت برای خدائی که هرگز بندگان راستینش را تنها نمیگذارد

پنج شنبه 13 اسفند 1389برچسب:, :: 18:33 :: نويسنده : گل اقا

 

پس از انتشار نامه قفرخان به مبارک  در وبلاگ چاراویماق پدر خوانده در سفرمان نامه ای توسط گل اقای بغدادی به ما داده شد که گویا جواب همان نامه است و در شرم الشیخ منتشر شده و کلی هم باعث اذیتمان در سفرمان شد و اما متن نامه مبارک به قفرخان

الحاج مهندس غفر خان اغداغ زاده

السلام علیکم

نه حالی و نه احوالی / وضعم بسیار خرابی / مردم زدند دماغی / کردند منو بیرونی

دوست عزیزم غفر جان نامه ات دیر بدستم رسید هرچند سیاست انگلیسی نفاق افکنانه تو را منهم بلد بودم و هزار عبدی و .. جور کردم و همین حالا هم با کمک همانها دارم ادامه میدهم ولی غفر جان توصیه میکنم مواظب این قول اقا و ان چند جوان بیکار باش که هرچه بر سرمان امد از جوانان با بصیرت و اسلامی خوردیم همان جوانان که میگوئی بیکار و بیعارند و همین قول اقایی که میگی در مصر چنان بلائی بر سرمان اوردند که سی سال چاپیدنمان هدر رفت و روزگارمان سیاه شد

راستی دیروز یواشکی رفتیم اهرام ثلاثه و در انجا از فالنامه فرعون کثیف رامسس تفالی برایت باز کردم دیدم که در سال ۹۰فتیل تو هم پیچیده شده است  هرچند با رانتهایت تونستی در اروپا ویلا بخری ولی من چه کنم که در شرم الشیخ دارم از شرم عرق می ریزم تازه نمدونند که در اروپا هم راهت نداده اند و ویلایت در بورکینا فاسو است  اینهم از شانس زیادی توست

اگه اومدی ویلایت بهم اس ام اس بزن پس از نامه ات تو هم اینجا منفور تر از قفرخان کندی شده ایی بفهمند بد میشود اس ام اس بده بیام ویلایت و دوتائی حسابی حسرت قدرتمندیمان و کارهائی که میتوانستیم بکنیم برای این مردم و نکردیم را بخوریم

                                                 به امید دیدار در ویلای بورکینا فاسو در سال ۹۱

                                       دیکتاتور مخلوع و لعن شده حسنی مبارک - شرم الشیخ ۸۹

 

با توجه به اهمیت خبر و احتمال بیات شدن آن با اجازه خودمان انرا انتشار میدهیم انشالله گل اقا سبیلمان را دود نخواهد داد

همه میدانیم که بچه در دو سالگی از شیر گرفته میشود مدیران مدرسه شهید بهشتی ۱و۲ اقایان تقی اکبر پور و بهرام حسین زاده که احتمال میدادند برخی بچه ها دیر از شیر گرفته شده باشند با لج بازی با عامل توزیع شیر یارانه ای مدارس ، الان ۳ هفته است که باعث شده اند سهمیه شیر رایگان مدارس ذکر شده قطع شود

این حسن مدیریت این آقایان مدیران قفرخانی را به رئیس آموزش و پرورش هشترود و فرماندار هشترود و قفرخان تبریک میگوئیم

براستی وجود چنین مدیرانی در آتیه باعث از بین رفتن تلاش دولت برای گسترش عدالت در منطقه و کشور نخواهد شد

جناب آقایان مثلا مدیر لپ لپی ، به کدام مجوز بچه های فقیری را که خانواده اشان با این شیر کمی از هزینه اشان کاسته میشد را قطع کرده اید نکند حق الشیرتان برای تهیه ماست در خانه اتان قطع شده که این طور با روح قانون ،دستورات دولت بازی میکنید

آقای فرماندار خبر دارید وجود چنین مدیرانی دقیقا برخلاف روح قانون ، و منویات رهبر فرزانه و دولت خدمتگزار است تا کی باید حق بچه های هشترود در اثر سهل انگاری مدیران لپ لپی قفرخان ضایع گردد

ارادتمند شاغلام

پنج شنبه 11 اسفند 1389برچسب:, :: 18:35 :: نويسنده : گل اقا

 

رودخانه قرنقو از رودهای مهم شهرستان است که در انتها به قزل اوزن و دریای خزر واریز می شود که متاسفانه سالهاست دچار کم ابی است در این راستا منابع طبیعی و ابرفتهای این رودخانه بدست یاران قفرخان به تاراج میرود از روستای خواجه غور"خجور" تا چپینی ۴ نفر مجوز برداشت و فروش ماسه گرفته اند

1.       قربان فیاضی

2.       علی ستاری

3.       بنابی

4.       اکبر دادمند

شایسته بود که مسئولین منابع طبیعی بجای اطاعت محض و مجیز گوئی قفرخان  

اولا اجازه نمیدادند که در این فاصله کم چنی تاراجی انهم با توجه به کم ابی سالهای اخثر این رود فقط بخاطر چندرغاز و رانت و ثروت اندوزی بیشمار برای اقایان فوق تاراج گردد

دوما چگونه است که در حریم بستر رودخانه برای کاشت یونجه و گندم مجوز نمیدهند و مردم و کشاورزان جریمه میشوند اما اقای محمدیان شریک قفرخان در سیلو میتواندبستر و حریم رود خانه را تصرف و دیوار کشی کند و اب از اب تکان نخورد

تو را بخدا منابع طبیعی هشترود و منطقه را بیغما نبرید

پنج شنبه 5 اسفند 1389برچسب:, :: 18:36 :: نويسنده : گل اقا

 

خدائیش نمیدونم تو هشترود چه سری نهفته است که هرکی مسئول میشه یا میخواهد مسئول بشود ضریب هوشی انیشتین در او حلول میکند و ضریب هوشی اش انقدر بالا میره که یکهو فشار میاره به مخ مبارک که تاب بر میدارد

پس از اختراع بی بدیل شهردار در خصوص مرمت اسفالت با گل و لای " پالچیق " اینبار نیز هوش مرحوم انیشتین در یکی دیگر از اعضای شورای شهر حلول نمود اقای امینی میری خودمون به یک کشف بی نظیر در جهان سیاست رسیده که احتمالا نظریه های منتسکیو و مارکس و... را بهم بریزد و تحولی در جهان سیاست بوجود اورد البته این روش قبلا توسط مبارک در مصر ،بن علی در تونس ، قذافی در لیبی استفاده شده و جواب نداده است اما چون ثبت جهانی نکرده اندافتخارش به میری می رسد

جناب آقای میر حمزه امینی کشف فرمودن که برای رای گرفتن برخلاف دیگر کاندیداها که وعده ابادانی و ازادی و توسعه میدهند

1.       طرف را بخاطر حرف حق محکوم و حرف حق را دروغ بشمارید

2.       طرف را به پرونده سازی تهدید نمائید

3.       ادعای داشتن فکر روشنفکری مردمسالاری داشته باش اما مردم را به خفقان تهدید بکن

نتیجه گیری:

نتیجه اخلاقی : با انتخاب چنین افرادی به نمایندگی مجلس باید فاتحه اندک مردمسالاری موجود در شهرستان را هم خواند

نتیجه غیر اخلاقی : با انتخاب چنین افرادی مردم باید به مبارک و امثالهم رحمت فرستاد

نتیجه گیری نودی :........... عجب قیامتی میکنه این میری

نتیجه سیاسی : ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ....

نتیجه گیری مردمی : فکر کنم با این شیوه حتی نتونه ۱۲۰۰ رای مهندس مهدوی را هم بیاورد

نتیجه گیری میری گونه : هرکی بمن رای ندهد دروغگوست و باید برایش پرونده سازی کنم

شاغلام : میری اینجا ایران است اینجا اذرابیجان است اینجا هشترود است بدان در هیچ یک از اینها کسی را بخاطر نظرش نمی کشند باید بری لیبی کاندید بشی 

دلیل بر اثبات حرفهایمان در بالا نظر خود اقای امینی

نویسنده: امینی          چهارشنبه 4 اسفند1389 ساعت: 12:50

سلام خوب سخنرانی می کنی ودرس اخلاق می دهی اما در فرمایشات گرانقدرتان از افعال درست والقاب صحیح استفاده کن یارانت افراد شناخته شده وپرونده داری هستند و نیاز نیست که برایشان پرونده بسازند میدانم که چند روز دیگر بعنوان کاندید نه کاندیداظهور می کنی منتظریم که شاهکارهای دیگرت را ببینیم
جوابیه :
سلام عزیز بزرگوار این نوشته شما را تهدید بحساب بیاوریم یا نصیحت به مردم آگاه وامیگذاریم واما بعد این شما هستید که برخلاف نظر پدر خانمتان و پدر بزرگوارتان که هر دو از سادات جلیله و معزز منطقه بوده و بسیار مردمی و انسان دوست هستند میخواهید که بقول خودتان کاندید " نه کاندیدا "(متاسفم این ادب را از شما آموختیم که لقمان حکیم فرمود ادب از که اموختی بی ادبان ) بشوید ما با همان عشق معلمی و نان علم و ادب می سازیم و میگذرانیم و نیازی به ظهورمان نیست چون ظهور ما درسهائی است که با عشق به فرزندان این مرز و بوم میدهیم شاهکار ما نشان دادن ماهیت کسانی است که دم از مردمسالاری و مردمی بودن میدهند اما ظرفیت یک نقد و انتقاد را ندارند و بلافاصله طرف را به خفقان و تحجر و پرونده سازی رهنمون میکنند تو که میخواهی سیاسی شوی حداقل بار علمی سیاست خود را بالا ببر به فرمایشات رهبر فرزانه کشور گوش کن و چشم بصیرتت را بینا کن و بفرموده همان معظم له لبیک گو و به آغوش ملت بازگرد که سرنوشت دیکتاتوران و خفقان سازان جز سرنوشت امثال مبارک و شاه ملعون نخواهد بود ماهیت خود را زود آشکار کردی هنوز که نه بدار است و نه به بار میخواهی برای یک کلمه حرف حق پرونده سازس کنی گیرم وای بزمانی که قدرت در دستانت باشد بعد هم گیرم مرا از بین بردی با افکار مردم سالارانه رهبر و مردم چه میکنی؟؟؟؟؟؟؟ آیا قدم در راه اسلاف قبلی میگذاری راه نو مبارک آقای امینی عزیز !!!!!!!!!!!!!!!!!حضرت مولانا میفرماید :
خیال دوست بیاورند نزد من جامی

                                     که " گیر باده خاص و زخاص و عام مترس "
بگفتمش" همه روزه ست و روز "گفت خموش

                                          که نشکند می جان روزه صیام مترس !
قبلا نوشتیم که ما امینی معلم را دوست داریم اما امینی سیاست باز را!! چون در ان شغل پربار حداقل هتاک و بی ادب نبودی متاسفم میری عزیز " منظورمان از میری ان بازیگر که شما هنوز هم فیلمهایش را می بینی نیست میری یعنی سید و سادات "

 راستی میری این لفظ کلام پدر خانمت برای سادات کوچکتر از خودش نیست

 

پنج شنبه 4 اسفند 1389برچسب:, :: 18:37 :: نويسنده : گل اقا

 

حکایت حکایت بی بی گل بانو عیال محترمه گل اقا ی هشترودیست در پختن آش  پشت پا برای روح خان که به عیادت روح همکارش سینوهه در مصر میرفت " بی بی گل بانو بخاطر علاقه اش به سرکار  خانم یانگوم مرحوم و صرف اینکه روح خان الکی گفته روح یانگوم است میخواست براش آش بپزه " در همین راستا بی بی گل بانو پس از یکصد هزارمین تاکید قطعی به گل اقا مبنی بر خرید اقلام خوب و سالم و تهدید بر اینکه در صورت خرابی اجناس خونش را خواهد ریخت لیستی به این شرح تقدیم نمود ۲۵کیلو سبزی دراز و پهن " سوزی ،اسپناه" - ۲۲کیلو برنج اش - ۲۹ کیلو کشک اصیل و محلی و تاکید نمودکشک اصیل بنده فدوی بهمراه حضرت اجل راه افتادیم خرید که گل اقا گفت فدوی جان من یارانه نگرفتم و حقوقم را دادم قبوض اب و برق و.... بدو برو مثل صبری خان علمی که با پول اداره برای کسبه تقدیر نامه شخصی فرستاده تو هم پول ابدارخانه را بیار خرج کنیم رفتم پول برداشتم و رفتیم خرید

از اونجائی که سبزی همه جا هست خیلی راحت ۲۵ کیلو سبزی دراز و پهن خریدیم بعدش رفتیم برنج اش بخریم که چون برنج اش موجود نبود تصمیم کبری گرفتیم از برنج کوپنی تایلندی بجای ان استفاده کنیم که انهم با هزار زحمت از ایندرو اندر جمع کردیم و خریداری نمودیم و حالا کشک اصیل محلی مورد بعدی بود که پس از چند مدت یافت نشد و ناچارا کشک پاستوریزه خریدیم از این جا و انجا ۲۹ شیشه کشک را جمع کردیم و رهسپار منزل شدیم  بی بی گل بانو مانند دژبان در حیاط کشیک میداد و البته چاقوی بزرگ اشپزخانه دستش بود و یکهو امد بطرف ما که گل اقا از ترس گفت بانو نبود اما بی بی گل بانو ابتدا سبزی ها را وارسی نمود و داد دست گل اقا و فرمود این سبزی ها مثل همیشه خوبند و رفت سر وقت برنج تا دید زد و کمی ور رفت نگاه عاقل اندر سفیهی نمود و گفت برنجتون ناجوره ولی خوب یک طوری سر میکنیم و گذاشت جلوی گل اقا و تا کیسه نایلونی کشک را دادم بهش چنان نعره ای بزد که رنگ گل اقا مثل گچ سفید شد و بانو کشکها را پرت کرد روی زمین و با چاقو زد تو ملاج گل اقا و خون فواره زد خون لباسها و سبزی ها را رنگی نمود گل اقا از ترس خواست فرار کنه پایش خورد و برنج ها هم ریختند روی کشکها و گل اقا از هول سبزی ها را پخش کرد تو حیاط و در رفت بی بی گل بانو از عصبانیت داد میزد شاغلام به سرو صدای بانو اومد حیاط و تا دید کلی کشک و برنج ریخته زمین و کلی هم سبزی خونی هست گفت گل اقا را کشتی بانو ؟؟ بانو با این حرف شاغلام بخود امد و گفت فدوی تو برو با این پول وسایل را بخر بیار شاغلام تو هم برو دنبال گل اقا نکنه بمیره بدبخت میشم من ؟ شاغلام با مسخره گفت بانو اب  شیر را بازکن تو حیاط قاطی بشن یک اش مشدی میشه برای روح خان بانو داد زد میری یا بزنم سر تو را هم بشکنم و راه افتادیم برای خرید شاغلام نعشه از دعوای زن و شوهر گفت راستی چرا بعضی ها کارهائی میکنن که بعدا مجبور به عذرخواهی و پشیمانی و ندامت گردد گفتم منظورت کاندیداتوری میری است شاغلام با خنده گفت الحق که شاگرد خودمی بزن بریم 

پنج شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, :: 18:38 :: نويسنده : گل اقا

 

میزگردی برای رفع مسئولیت و اد عای انجام کلی کار برای هشترود با حضور مسئولین سخن ران و چند نفر از اهالی بعنوان نماینده قشر خاصی از مردم توسط شاغلام متصور شده که صد البته برای قشنگ شدنش از مجری معروف دوربین بدست هشترود که گاهی ازش میگیرند و دوباره پس میگیره دعوت شده است مکان همه جای هشترود زمان همیشه در هشترود

مجری :این جلسه بحث ازاد است و مسئولین کارهاشونو توضیح میدهند و مردم اگر سوالاتی دارند میتونند بپرسند و بنده فقط موظف به کنترل جلسه هستم و در بحث شرکت نمی کنم

معاون محترم فرماندار هشترود جناب اقای حاج یاسین توکلی : راستش بنده بخاطر ادامه تحصیلاتم در شیراز و رسیدگی به امور فیزویوتراپیم و ساماندهی سرویس ون سبزم برای مدارس و رسیدگی به امور خانواده و تلاش برای گرفتن وام برای برادرم برای گلخانه اصلا در مورد هشترود چیزی یادم نمیاد بگم

روشنفکر اصلاح طلب : دیدید زمان ما اینطوری نبود ما انزمان اصلا برای هشترود معاون نگذاشتیم ولی خوب حالا مثلا داریم که چی بشه ؟

روشنفکر اصول گرا : نه جانم اقای توکلی کلی تواضع بخرج داده وگرنه من خودم دیدم که ایشون شبها خواب هشترود اباد را می بینه  خوب همین بسه دیگه

آقای خاص : من بخاطر موقعیت شغلی ام از اظهار نظر معذورم

شاغلام : اقای معاون تو رو خدا مواظب باشید با اینهمه زحمت برای هشترود قلنج نکنید

جناب اقای مهندس حاج غفار اسماعیلی نماینده محترم شهرستان هشترود و چاراویماق و نظرکهریزی و بخشهای شادیان و سهند اباد در مجلس شورای اسلامی ایران : بنده .....

شاغلام : حاجی جون عزیزانت ولمون کن بابا تو که همش یا خوابی یا در حال کاشتن درخت نفاق و... و بغیر از انتصاب افراد بازنسشته ۵ ساله به ریاست اموزش و پرورش هشترود و ..... کاری کرده ای  بهتره حرف نزنی همون ۲۰سال و خورده ای حرف زدی بسه

روشنفکر اصلاح طلب : البته حاجی همین طوری یک زمانی از ما بود وبعدش اصلاح شد و رفت اصول گرا شد البته قبلا هم خیلی اصلاح شده بود ولی خوب ما میدونیم اصلاح طلب واقعی نیست بیشتر دوست کروبی بود تا اصلاح طلب

روشنفکر اصول گرا :ول کن اقا ما همچی اصول گرائی نداریم بفرمائید همون اصلاح طلب باشه بهتره

آقای خاص : بنده شرمنده ام چی بگم ؟ اخه برای حفظ شغلم هیچی نمیگم

مجری که قرار بود حرف نزنه : راست میگن شما دوربین منو گرفتی نمیدونستی دوباره پس میگیرم بهتره شما حرف نزنی

صادقی رئیس جهاد کشاورزی هشترود: ای آقا شما هم که زور میگوئید همین حاجی کمک کرد ما برای افت سن کلی سم بین کشاورزان پخش کنیم ...

شاغلام : الحق که رئیس حاجی هستی همون سم های سن را میگوئی که یک ماه دیر تر از موعد قانونی تحویل دادید و هرکی استفاده کرد ضرر زیادتری دید

روشنفکر اصلاح طلب : دیدید اینها حتی اصلاح بذر هم بلد نیستند چه برسه به اصلاح کارها

روشنفکر اصول گرا :نه داداش اینها اصلاحاتی هستند اما اصولی کار بلد نیستند

آقای خاص : بنده چون از گندم درامد ندارم حرف نمی زنم

شهردار هشترود اقای موسوی : بنده بعلت مشکلاتم با اون " حاجی رو نشون میده " ناچارا از پرستاری اومدم شهرداری و کلی هم اصلاحات داشته ام اصلاح کشتارگاه به کارگاه بلوک زنی ،اصلاح سد معبر ، اصلاح سگ ولگرد ، اصلاح .... اصلاح ...

شاغلام : عزیزم بهتر نبود شما که اینهمه اصلاح میکنی ارایشگر می شدی خسته نباشی بابا گفتی اصلاح پلاکارد تشکر از خودت

روشنفکر اصلاح طلب : اها دیدی این یعنی اصلاح طلب می بینی چقدر قشنگ کلمات را بیان میکنه این اصلاح طلبه اما نمیتونه کار بده تقصیر اینهاست " روشنفکر اصولگرا را نشان میدهد"

روشنفکر اصول گرا : به ما چه داداش اصلا گرفتن سگ چه ربطی به ما داره اصلا این اقا چون حرفهایش اصولی نیست نمیتونه کار بکنه

آقای خاص : بنده بعنوان مشاور ایشان فقط میتونم بگم ما حرفهای قشنگتری هم بلدیم ولی در عمل خوب دیگه بخاطر شهردار چیزی نمیگم

مهدیزاده رئیس اداره کار هشترود : خوب حاجی حرف نزنه و خط نده من از کجا بدونم چی باید بگم یا چی انجام بدم شما که میدونید من رئیس شدم که حاجی هرچی بگه انجام بدهم وگرنه من کجا و ریاست کجا؟

شاغلام : برای همین برای گرفتن حق و حقوق کارگران شاکی اول تحقیق میکنی که ببینی کارفرما با حاجی رابطه اش چطوره ؟

روشنفکر اصلاح طلب : دیدید زمان ما اینطوری نبود که ........

روشنفکر اصول گرا  می پره وسط حرفش :یکبار گفتم این اقا" نماینده رو نشون میده " و افرادش به ما نمی چسبند حتی با چسب قطره ای

آقای خاص : خوب چون من با اداره ایشون همسایه ام چیزی نمی گم

رئیس اداره تعاون اقای ...... :

شاغلام : تعاون که رئیس نداره

روشنفکر اصلاح طلب : دیدید عرضه اصلاح تعاون را هم نداره

روشنفکر اصول گرا : اقا چه ربطی داره این کارشون اصولی بوده اصلا هشترود اداره تعاون میخواد چکار ببینید قره اغاج هم نداره چی شده ؟

آقای خاص : تعاون ، اداره تعاون کجا بود ؟ مگه هشترود اداره تعاون داشته

اسد پور رئیس اداره راه و ترابری هشترود : من در بازسازی و تعریض ورودی شهر کلی زحمت کشیدم و ...

شاغلام : پس چرا نمک پاشی نمیکنی که محدوده شهرداری است اگه محدوده شهرداری است شما چرا تعریضش کردی اگه محدوده شماست چرا نمک پاشی نمیکنی

شهردار : قربان دهنت شاغلام

مجری :خارج از نوبت حرف نزنید

روشنفکر اصلاح طلب : همین اصلاح راهها کافی است که ایشونو دوست بداریم

روشنفکر اصول گرا :چرا راه گله گرد را ندادید به اشنای معاون خان پس شما با ما نیستید

آقای خاص : چون گله گرد نمی روم به من چه ؟

شاغلام : ای بابا اقای خاص وقتی هیچی به شما ربطی نداره چرا تو هر کاری سرک میکشی بعد هم وقت عمل میگی معذورم شرمنده ام می ترسم وحقوقم بالاست بمن چه و.... خاص بودنت به سرت بخوره

روشنفکر اصلاح طلب :موافقم

شاغلام : چی چی رو موافقی شما هم با موافقی یامخالف و فقط اصلاح اصلاح  وقتی شما شورا بودی چیکار کردی وقتی مسئولیت داشتی که همش سرکار گذاشتن مردم را اصلاح میکردی ولمون کن تو هم

روشنفکر اصول گرا : این شد حرف اصولی..

شاغلام : ساکت اقا همه اش اصول اصول ،چیکار کردی برای این مردم جز سرکار اوردن باقر اسدی و معاون و همین مجری و ...

مجری : اها پیداش کردیم همینه ، عامل گل اقا که نقشه داشت میزگرد هشترود را برهم بزنه خاک بر سرت که نمیگذاری برای هشترود کاری بکنیم فتنه گر ، بی شعور ،حیا کن و.....

و در همین حال همه مسئولین حاضر و روشنفکران حاضر دو طرف و حتی آقای خاص  ومجری همه با هم شده و شاغلام  را کتک حسابی میزنند که دیگر اینطور مانع پیشرفت هشترود نشه

پنج شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 17:59 :: نويسنده : گل اقا

یک زمانی تو قدیم قدیما البته نه خیلی هم قدیم مرد سالاری در جامعه حکم فرما بود و معمولا اقایونی که به ریاست می رسیدند بلافاصله برای خانومهای با سوادشون تو ادارات کار جور می نمودند که نمونه اش تو هشترود اقای رضائی بود رئیس سابق اداره کار که همسرش بعنوان کارمند تو اداره بچه داری میکرد

بعد ذائقه مردم عوض شد و مد شد زن سالاری و خانم بهجت بهروزی شد رئیس اداره بهزیستی و چون نمیتوانست با راننده دیگری !!! کار کند شوهر محترمش را بعنوان راننده استخدام نمود البته فکر بد نکنید که ربطی به حاج قفر خودمون و سفارش حاجی سلمان میاندوابی داشته ها نه فقط بحث زن سالاری مطرح بود

در ادمه این روند جناب اقای قفرخان که نقش اساسی در هردو مورد را بر عهده داشت چون با بررسی بچه های دور و برش بجائی نرسیدند تصمیم کبری گرفته که دقیقا مثل اقای حسنی نا مبارک خان دور بعد بچه اش رضا خان قفرخان زاده " با رضا میر پنچ تومنی ۳زار فرق دارند" را کاندیدا بنمایند و اتفاقا برنامه ریزی نموده اند که اگر موفق شدند در راستای بچه سالاری قفرخان بعنوان مشاور نماینده در امور تعویض خدام مساجدو مبصر کلاسها و این قبیل کارها که استاد هستند منصوب نماید

تازه انروزها اگر خدای ناکرده برسد دیگ به دیگ خواهد گفت عجب دیگی هستی تو

 

پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گل اقا در هشترود و آدرس 8roody.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.